*شهیدی که برات کربلا میدهد* 💔🤲🏻 شهید "علیرضا کریمی تنها ۱۶ سال" داشت. می‌گفت: مسافر کربلام، میروم تا راه کربلا باز شود و راه که باز شد برمی‌گردم.. ۱۶ سال بعد همزمان که پیکرش پیدا شد؛ اولین کاروان به سوی کربلا رفت. چهار سال مریض بود، کلی دوا و دکتر کردیم فایده نداشت، آخرین بار بردیمش پیش بهترین متخصص اطفال تو اصفهان، معاینه اش کرد و گفت: کبدش از کار افتاده شاید تا فردا صبح زنده نمونه! پدرش سفره حضرت ابوالفضل علیه السلام را نذر کرد آقا شفاش داد. دفعه آخری که رفت جبهه ازش پرسیدم کی بر می گردی؟ جواب داد: هر وقت که راه کربلا باز بشه، توی عملیات والفجر یک شده بود مسئول دسته دوم گروهان حضرت ابوالفضل. وقتی شهید شد شانزده سالش تمام شده بود... یکی از بچه‌های تفحص آمده بود خانه ما و می‌گفت: «این شهید به خواب علیرضا غلامی مسئول گروه ما آمده و گفته بود: وقت آن رسیده که من برگردم!» بعد هم محل حضور خودش را گفته بود! علیرضا تاکنون مشکل سفر کربلای بسیاری را حل کرده! اصلاً به همه من و شما در آنجا وعده کرده! در پایان آخرین نامه‌اش خطاب به همه ما نوشته بود: «به امید دیدار در کربلا، برادر شما علیرضا کریمی». 🏴🌷