وقتی می رفتند‌ پیش ‌حاجۍ برای‌ مرخصی حاجی میگفت: «من‌پنج‌ ساله پدر‌و‌مادرم ‌ رو ندیدم شما‌ هنوز ‌نیومده ‌ڪجا‌ میخواین برین؟ ڪلے سرخ ‌و‌سفید ‌میشدند‌ و‌ از‌ سنگر‌می آمدند ‌بیرون‌ ما‌ هم ‌می‌خندیدیم‌ بهشان...😂 بنده ‌های خدا‌ نمۍدانستند ‌پدر‌و‌مادرِ ‌ حاجۍ پنج‌ سال ‌است‌ فوت‌ شده‌اند!!😕