⚘ ◽️با هم رفته بودیم کربلا، یک بار دیدم توی رواق روبروی ضریح خوابش برده و من هم برای بقیه جریان خوابیدنش را تعریف کردم. ◽️تا این‌که یک روز که مشغول دعا خواندن بودم، آمد کنارم و گفت: چقدر دعا می‌خوانی؟!! برو بنشین با آقا حال کن، با آقا حرف بزن. ◽️می‌گفت: خیلی خیلی لذت بخش است که خوابت ببرد، چشم باز کنی و ببینی شش گوشه ارباب جلوی چشمانت است. ◽️بعد از این‌که خبر شهادتش آمد و رفتیم معراج شهدا به او گفتم به خدا اگر می‌دانستم خوابت در حرم می‌خواهد این طور بشود و تو را به اینجاها ببرد من هم می‌آمدم کنارت می‌خوابیدم . راوی: خواهر شهید🌹 🍃|ʝσɨŋ| 🔜 @Muoud_313