*با افتخار بازنشسته هستم✋*
*الا ای اهل منزل باز نشستم*
*بده زنبیل و جارو را به دستم*
*بده جارو که من جارو نمایم*
*اطاعت امر تو بانو نمایم*
*بده زنبیل روم من تویِ بازار*
*بگیرم سبزی و نان سَبوسدار*
*به جای نان سرد و پر ُزِ برفک*
*بگیرم نان داغ و نان سنگک*
*بده پیشبند و دستکش را به بنده*
*بشویم ظرفها با شوق و خنده*
*دگر شهردار زنجانم از این بعد*
*زِ کار ِخانه خندانم از این بعد*
*مکُن از بهر بنده بی قراری*
*کنم در خانه بهرت خانه داری*
*تو راحت باش و بنما استراحت*
*ز تو فرمان و از من استجابت*
*اگر خواهی بدانی من کجایم*
*هر آن جا صف بُوَد من ابتدایم*
*نداریم پول اگر بهر سیاحت*
*رویم شاه عبدالعظیم با هم زیارت*
*ز دستِ اختلاس و رانت خواری*
*ندارد دخل و خرجم سازگاری*
*مخور غم پول نفت آید تو سفره*
*رویم ما هر دو تایی حج عمره*
*شود همسان حقوق بازنشسته*
*روند سیْر و سیاحت دسته دسته*
*عصا و عینک و سمعک دهندم*
*پزشک خانواده در کمندم*
*پس از سی سال و اندی خدمت و کار*
*که شد مویم سفید و دیدهام تار*
*کنون هنگامه گشت و گذار است*
*دگر پایان صبر و انتظار است*
*نصیب ما شود سود عدالت*
*رها گردیم از این رنج و ملالت*
*مخور غم میشود ارزان، گرانی*
*اگر تا قرن دیگر زنده مانی*