💵 چالش ارز و تجربه ای که پیش روی ما است.
2⃣بخش سوم: تجربه چین
✴️رشد اقتصادی در چین خیلی قابل تامل است. ایزابل وبر در کتاب "نوزایی سرمایه داری در چین"، به نکاتی مهم در پیشرفت این کشور اشاره می کند.
استراتژی چینیها نه «انفجار بزرگ»، بلکه بازسازی تدریجی بازار، تحت نظارت دولتی همه جا حاضر بود. برای آنها بازار یک «نهاد» بود، یک مؤسسه مثل موسسههای دیگر. آنها بر «واقعیتهای نهادی موجود» تکیه کردند، و شرکتهایی ایجاد کردند که قادر به فعالیت در این نوع بازارها بودند. در چشمانداز آنها، آزادسازی قیمتها نه نقطه شروع که مرحله پایانی فرایند بود. چینیها زمانی شروع به آزادسازی قیمتها کردند که شرایط، الزامات و بستر لازم ایجاد شده بود.
ایزابلا وبر بیان می کند که در چین ابتدا بنیادهای پیرامونی و حاشیهای اقتصاد تقویت شد و بعد باقی اقتصاد بازسازی شد. استعارهای که در این خصوص استفاده میشود ساخت مسیری سنگی برای عبور از رودخانه است. به این معنا که پیشروی اقتصادی باید با احتیاط، تدریجی و با در نظر گرفتن واقعیت موجود، تحت کنترل شدید حاکمیت صورت بپذیرد.
جمهوری خلق چین اول ظرفیتهای تولیدی خودش را ایجاد و تقویت کرد و بدین ترتیب از همان اول، با پرهیز از مخاطرات تقاضای بیش از حد مسیر رشد خود را گشود.
او می نویسد :قیمتها در سالهای ۱۹۹۲ و ۱۹۹۳ آزاد میشوند، اما این پس از آن صورت میگیرد که حکمرانی اقتصادی و بخصوص بازارها بازسازی شده و آماده جذب شوک هستند و عرضه و تقاضا در نظارت کامل دولت هستند. مهمتر از همه، اقتصاد چین تحت کنترل دولت باقی میماند. طرح و برنامه عوض میشود، اما دولت همچنان ابزار اصلی مدیریت اقتصادی باقی میماند. بنگاههای دولتی به تدریج جای خود را به بنگاههای خصوصی میدهند و چین رفته رفته در سرمایهداری جهانی ادغام میشود تا حدی که این کشور دوم به یک کارگاه جهانی و سپس به یک قدرت اقتصادی تمام عیار بدل میشود.
ایزابلا وبر چنین ماجرا را خلاصه میکند: « چین بدون از دست دادن کنترل اقتصاد ملی خود و نظارت بر آن، در سرمایهداری جهانی رشد کرد.».
🔚تجربه رشد اقتصادی در چین نمایان می سازد که رشد اقتصادی در سایه نظارت، کنترل و هدایت دولت ها بر بازارها بخصوص بازارهای مالی صورت می گیرد.
http://eitaa.com/basiratesiyasii