.. دو شعر زیبا غمبار و تأمل برانگیز از دو شاعر عصر مشروطه درباره وضعیت نابسامان ایران در عهد قاجار خرابه ای شده «ایران» و مسکن دزدان کنم چه چاره که اینجا پناهگاه من است اگر چه عشق وطن میکُشد مرا اما خوشم به مرگ که این دوست خیرخواه من است دوش میگفت این‌ سخن‌ دیوانه‌‌ای بی‌ بازخواست درد «ایران»، بی‌دواست عاقلی گفتا كه از دیوانه بشنو حرفِ راست دردِ «ایران» بی دواست با خِرٙد گفتم كه آخر چارۀ این درد چیست عقلِ قاطع هم گریست بعدِ آه و ناله گفتا چاره در دستِ خداست دردِ «ایران» بی دواست .