کرونا؛ داعش و سربازان حاج قاسم شاید بگویید این سه کلمه چه ربطی با هم دارند؟ کرونا و داعش هر دو جان انسان‌ها را می‌گیرند! داعش با خون‌ریزی‌های وحشیانه و کرونا آرام آرام با ویروس‌های کوچک نامریی! در سالهای ابتدایی دهه ۹۰ که داعش شروع به پیشروی در عراق و سوریه می‌کرد و تصاویر جنایت‌هایش پخش می‌شد، ترس و دلهره از داعش و عملیات های انتحاری‌اش جهانی شده بود؛ اما مردم ایران در آرامشی بی‌نظیر بی خبر از آشفته بازار موصل و حلب و بازار کنیزان و سرهای بریده و ... به زندگی روز‌مره‌شان مشغول بودند! سربازان حاج قاسم، همان‌ها که ما به عنوان مدافعان حرم می‌شناختیم، شجاعانه در مقابل داعش سینه سپر کردند و داعش را از ۱۷ کیلومتری مرز ایران راندند تا زمین‌گیرش کردند! پهلوانانی که شجاعانه جنگیدند، در سالهای اول غریبانه تشییع شدند، مظلومانه زخم زبان های جریان غربگرا را تحمل کردند و عاشقانه در خون خودشان غلطیدند! در ایران غیر از روز ورود داعش به مجلس، دیگر روزی دلهره آور بر ایران و تهران بخاطر داعش سایه نیانداخت! این روزها حالا ابر وحشت کرونا بر همه کشور سایه انداخته است! ماسک و مواد ضد عفونی کننده در داروخانه‌ها کمیاب شده است و هر روز خبرها و شایعاتی دلهره آور پخش می‌شود و نگرانی را در خانواده‌‌های ایرانی بیشتر می‌کند. اگر امروز هر ایرانی مثل یک سرباز حاج قاسم باشد؛ یعنی چون مدافعان حرم دیگر نباید چنین ترسی فراگیر شود! نمی گویم همچون مدافعان حرم آسایش و آرامش خود را بخاطر یک ملت به خطر بیاندازیم ، که اگر کسی چنین کرد، قدم در مسیر شهدا گذاشته است! اگر الان حاج قاسم بود کاری می‌کرد که ترس از کرونا تبدیل شود به یک انسجام و اتحاد ملی، به یک همدلی ملی، به یک عملیات ملی! هنر حاج قاسم و سربازانش تبدیل تهدید بود به فرصت! آنها که این روزها احتکار می‌کنند، آنها که با شایعه سازی، ویروس ترس را اشاعه می‌دهند، داعش اند! و آنها که امروز فرصت خدمت را و پخش رایحه آرامش را در بین مردم وظیفه می‌دانند؛ سربازان حاج قاسم‌اند! کرونا تلنگری شد که در این روزهای بی حاج قاسم، قدر امنیتی که او و سربازانش آفریدند، بیشتر بدانیم.