ماهه سال جاری بالغ بر 20 هزار میلیارد تومان میباشد»؛ اینجا بود که یک بار دیگر دم خروس جریان تحریف بیرون زد و بیش از پیش عیان شد که یک جریان زالوصفت و مخرب در داخل کشور، بازار ارز و به خصوص بازار دلار را بازیچه مطامع خود قرار داده و در خدمت بانیان تحریم برای فشار اقتصادی علیه مردم ایران است.
6- از دیگر مواضع پرتکرار جریان تحریف در ماهها و هفتههای اخیر، کوبیدن بر طبل مذاکرات مستقیم با آمریکا است. این طیف مدعی است که گره اصلی مذاکرات وین، عدم مذاکره مستقیم ایران و آمریکاست. این ادعا در حالی است که آمریکا به صورت غیرقانونی و با گردنکشی از برجام خارج شده است. به همین خاطر اجازه حضور در میز مذاکرات وین را ندارد. در روزهای گذشته «سعید خطیبزاده» سخنگوی وزارت خارجه گفت: «این آمریکاست که میخواهد به اتاق مذاکرات بازگردد پس نیازمند کلید ورود میباشد... اگر آمریکا برای رفع واقعی تحریمها به وین بیاید میتواند بلیت بازگشت به اتاق برجام را دریافت کند».
و اما ادعای جریان تحریف درباره منافع مذاکره مستقیم با آمریکا در حالی است که در همین دولت قبل، ایران به صورت مستقیم با آمریکا مذاکره کرده و حتی از مذاکره مستقیم نیز فراتر رفته و به گپ و گفت اعضای تیمهای مذاکرهکننده دو طرف درباره نوههای خود و ارسال کارت پستال نیز رسید؛ نتیجه چه شد؟! رویکرد مذاکره مستقیم، نه تنها از دشمنی آمریکا نسبت به ملت ایران نکاست، بلکه 2 برابر شدن تحریمها و افزایش خصومت آمریکا را در پی داشت.
7- یکی دیگر از سرفصلهای جریان تحریف در موضوع مذاکرات وین، فشار به تیم مذاکرهکننده برای پذیرش بدون قید و شرط نتایج مذاکرات 1+4 با تیم مذاکرهکننده دولت روحانی است. این فضاسازی در حالی است که مفاد 6 دور مذاکره قبلی، صرفا یک پیشنویس است و نه یک توافق. همچنین مستندات حکایت از آن دارد که در شش دور مذاکره قبلی، علیرغم تلاش تیم مذاکرهکننده، مطالبه اصلی ایران مبنی بر لغو تمامی تحریمها آنطور که باید و شاید مورد تاکید قرار نگرفته است.
بر همین اساس عقل و منطق میگوید که مذاکراتی که صرفا پیشنویس بوده و مطالبه اصلی ایران نیز در آن کمرنگ بوده است، همچنان محل مذاکره است.
و اما در بیصداقتی جریان تحریف همین بس که از یکسو مفاد 6 دور مذاکره در ماههای پایانی دولت روحانی را در حد یک توافق نهایی و غیرقابل خدشه بالا برده است و از سوی دیگر خروج آمریکا از برجام و نقض فاحش قطعنامه 2231 توسط دولت آمریکا را لاپوشانی و توجیه میکند.
قطعا سرفصل فعالیتهای رسانهای جریان تحریف در موضوع سیاست خارجی و به ویژه مسئله مذاکرات وین، به موارد مذکور خلاصه نمیشود و فهرست طولانیتری دارد که از حوصله این مطلب خارج است.
تکلیف جریان تحریف مشخص است. این جریان مخرب به دلیل بیتوجهی محض به منافع ملی و عزت مردم ایران، از پیمودن مسیر غلط خود منصرف نشده و بر آن اصرار دارد. بنابراین این وظیفه مقامات ارشد، نخبگان و عموم مردم است که در مقابل این جریان مخرب، هوشمندانه رفتار کنند و با تبیین واقعیتها تلاش مشترک دشمن و جریان تحریف را ناکام بگذارند.
رهبر حکیم انقلاب- 10 مرداد 99- فرمودند: «من به شما بگویم که اگر جریان تحریف شکست بخورد، جریان تحریم قطعاً شکست خواهد خورد؛ زیرا که عرصه، عرصه جنگ ارادهها است». بر همین اساس مقامات ارشد و همچنین نهادهای تصمیمگیر و تصمیمساز باید با هوشمندی نسبت به عملیات رسانهای جریان تحریف رفتار کرده و با پرهیز از سکوت و انفعال، با پافشاری بر مطالبات قانونی و فنی و منطقی ایران، نقشه این جریان را نقش بر آب کند. همچنین نخبگان و در ادامه، عموم ملت ایران باید با هوشمندی و درایت، از «بازتولید تحریف» پرهیز کرده و مانع از تبدیل پروژه جریان تحریف به «گفتمان اجتماعی» شوند. انشاءالله مسئولین، نخبگان و عموم مردم با هوشمندی و درایت با شکست جریان تحریف، شکست تحریم را رقم خواهند زد.
@pishkesvatanqom