کلافه می شدند از دستش انقدر که می خندید و از همه چیز می گذشت.هر که او را می دید فکر می کرد آدمی بی خیال و بی دغدغه است.اما فکر و ذکر و دل مشغولی هایش برای خودش بود و به دیگران که می رسید می خندید و هیچ نشان نمی داد...
شهید مدافع حرم پویا ایزدی
راوی:اقای فتاح پور
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادتhttps://eitaa.com/piyroo