شهیده شهناز حاجی شاه
در اوج سياهي و ظلمت در سال 1338 نوري از خانه حاجي شاه پديدار شد، شهلا پا بر جهان هستي گذارد شهر کوچک دزفول ميزبان قدوم آسماني شد پدر با سعي و تلاش به تربيت 7 فرزند خود همت گمارد و شهناز را آنگونه که شايسته زن مسلمان ايراني است پرورش داد وي در سالهاي آغازين انقلاب در جهادسازندگي به خدمت پرداخت در همين زمان جنگ آغاز شد و او در کنار ديگر مردم خرمشهر به دفاع از کيان اسلامي مشغول گرديد.اما در همان روزهاي اول جنگ هشتم مهرماه سال 1359 بر اثر اصابت ترکش در سن 21 سالگي با خون سرخ خود خرمشهر را خونين شهر ساخت.و عاشقانه به ديار دوست پرکشيد دو برادرش نيز در طول سالهاي دفاع مقدس به شهادت رسيدند. شهلا حاجی شاه خواهر شهید:
روزی که خواهرم شهید شد و می خواستیم او را دفن کنیم جلوی مسجد جامع، برادرم حسین را دیدم. به او گفتم: بیا می خواهیم شهناز را دفن کنیم! گفت: من نمی آیم. عراقی ها داخل شهر شده اند و جنگ تن به تن شروع شده، آنجا به من بیشتر احتیاج است.
شهناز وقتی شهید شد ،او را در گلزار شهدای خرمشهر بی آنکه پدرش حضور داشته باشد ،به خاک سپردیم .به خاطر ناامن بودن شهر ،پیکر او فقط توسط پنج نفر به طور بسیار مظلومانه تشییع شد.خودم قبر شهناز را در محل ورودی پادگان دژ کندم… من از ترس اینکه جنازه دخترم به دست دشمن بیافتد او را به خاک سپردم.. داخل قبر او شدم و کفن را از رویش به کناری زدم. او را بوسیدم و بعد خاک ها را روی تازه گلم ریختم. اماپیکرحسینم که به شهیدان پیوست هرگز پیدا نشد...
https://eitaa.com/piyroo