افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 🍃🌹#پاسدارشهیدسعیدجعفری چهاردهم خرداد 1345 پا به عرصه زندگی گذاشت اما 5 سال بعد پدرش را از دس
🔰فرازی از وصیت نامه پاسدارشهیدسعیدجعفری: به همه شما و برادران و خواهران وصیت می کنم که دست از دامان اسلام و امام امت برندارید که اگر چنین کنید آنچه بر سر کوردلان آمد بر سر شما هم خواهد آمد.برای سلامتی و طول عمر امام دعا کنید و نگذارید عده ای فرصت طلب خون شهدا را پایمال کنند در هر کجا هستید با ظلم و ستم بستیزید و بدانید که حق گرفتنی است نه دادنی. 🔰خاطره ای به نقل از همرزم ایشان: مرحله دوم عملیات کربلای 5 در منطقه شلمچه بود قبل از اینکه از پادگان معاد اهواز گردان عملیاتی ما حرکت کند سعید که که پیک عملیاتی گردان بود با موتورسیکلت به زمین خورد و پای چپ او از ناحیه ساق ضربه خورد و او قادر نبود براحتی راه برود پای او ورم کرده بود لذا پای چپ خود را با یک دمپایی بسته بود و پای راست در پوتین بود و همینطور که می لنگید با نیروهای گردان عازم خط عملیاتی کربلای 5 شد .روز 22 دیماه 1365 با دشمنان بعثی درگیر شدیم و دشمن پس از دادن تلفات زیاد مجبور به فرار شد. نیروهای اسلام زیر آتش سنگین دشمن مقاومت می کردند و به پیشروی خود ادامه می دادند روز 25 دیماه فرارسید و ما به به طرف شهر دوبچی عراق پیشروی می کردیم شهر توسط رزمندگان اسلام تصرف شده بود و ما در محور جنوبی شهر مشغول مبادله آتش و دفاع بودیم.ظهر شد و رزمندگان اسلام در سنگر عشق در مقابل معبود سر به سجده بندگی گذاشتند.لحظاتی بعد سعید در حالیکه رو به قبله نشسته بود در رکعت دوم خمپاره دشمن در میان رزمندگان اسلام به زمین خورد و در حالیکه ترکش خمپاره به پیشانی اش اصابت کرده بود به سجده رفت که آخرین سجده سعید بود که در آن معبودش را ملاقات کرد. https://eitaa.com/piyroo ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄