افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
❤️💛💚💙💜 💠 چفیه و چادر 💠 آنها
#چفیه
داشتند و من
#چادر
دارم آنان
#چفیه
می بستند تا
#بسیجی_وار
بجنگند...من
#چادر
می پوشم تا
#زهرایی
زندگی کنم... آنان
#چفیه
را خیس می کردند تا
#نَفَس_هایشان
آلوده ی
#شیمیایی
نشود... من
#چادر
می پوشم تا از
#نفَس_های
آلوده دور بمانم... آنان موقع نماز شب با
#چفیه
صورت خود را می پوشاندند تا
#شناسایی_نشوند
... من
#چادر
می پوشم تا از نگاه های حرام
#پوشیده_باشم
... آنان
#چفیه
را سجاده می کردند و به
#خدا
می رسیدند... من با
#چادرم
نماز می خوانم تا به
#خدا
برسم... آنان با
#چفیه
#زخم_هایشان
را می بستند... من وقتی
#چادری
می بینم یاد
#زخم_پهلوی_مادرم
می افتم... آنان
#سرخی
-خونشان را به
#سیاهی_چادرم
امانت داده اند... من
#چادر_سیاهم
را محکم می پوشم تا
#امانتدار
خوبی برای آنان باشم... ❤️💜💚💛