خاطرات شـ‌هید ✍سیزده سالش بود ڪہ رفت جبهہ توی عملیات بدر از ناحیہ گردن قطع نخاع شد هفده سال روی تخت بود، ولے همواره خندان بود... بالای سرش این بیت شعر چشم نوازی مے ڪرد: "چرا پای ڪوبم، چرا دست بازم مرا خواجہ بے دست و پا مے پسندد" همسرش میگہ: نیم ساعت قبل از شهادتش بهم گفت: نگران نباش، جای من رو توی بهشت بهم نشون دادند... 🌷 https://eitaa.com/piyroo