{🥲}
-اسمش را میگذارم
عباس،
یعنی شیر بیشه و کنیهاش میشود
اباالفضل.
فاطمه با خجالت گفت:
حالا که برای پسرم اسم زیبایی تعیین کردید، خواهش میکنم
اسمی هم برای من انتخاب کنید.
-مگر از اسم
فاطمه راضی نیستی؟
+هستم مولای من، اما... اما...
-اما چه؟
+احساس میکنم هروقت که مرا به اسم صدا میزنند، شما و فرزندان بهشتیتان متاثر میشوید.
میدانم که شما را بهیاد دردانهی رسولالله میاندازد.
همچنین نام مادر بزرگوارتان.
پس خواهش میکنم نام مرا تغییر دهید.
مولا علی(ع)
عباس را بهسینه چسباند و گفت:
-از حالا تو "
امالبنین" هستی، یعنی
مادر پسران.
مادر پسران فاطمهی زهرا(س)
و مادر عباس و سهپسری که بهدنیا میآوری.
📚برگرفته از کتابِ "
برادر من تویی"
نوشته
داوود امیریان
#شهادتحضرتامالبنینتسلیتباد 🖤
╭❀•••••
@pnahj_ir
•••••❀╯