علم حصولی شامل: لزوم بررسی علم حصولی، تصور و تصدیق اجزاء قضیه ، اقسام تصور، تصورات کلی، تحقیق درباره مفهوم کلی، پاسخ یک شبهه، بررسی نظریات دیگر می‌باشد. فهرست مندرجات ۱ - لزوم بررسی علم حصولی ۲ - تصور و تصدیق ۳ - تصور در لغت و اصطلاح ۴ - تصدیق در لغت و اصطلاح ۵ - اجزاء قضیه ۶ - اقسام تصور ۷ - تقسیم تصورات کلی و جزئی ۸ - تصورات کلی ۹ - اسمیین یا طرفداران اصالت تسمیه ۱۰ - دیدگاه هیوم درباره مفاهیم کلی ۱۱ - دیدگاه افلاطون درباره مفاهیم کلی ۱۲ - تحقیق در باره مفهوم کلی ۱۳ - تعریف مشترک لفظی و معنوی ۱۴ - مهمترین فرق‌ها ی بین مشترک لفظی و مشترک معنوی ۱۵ - بررسی الفاظ انسان و حیوان ۱۶ - پاسخ یک شبهه ۱۷ - بررسی نظریات دیگر درباره مفاهیم کلی ۱۸ - خلاصه مباحث درباره علم حصولی ۱۹ - تقسیم علم از دیدگاه امام خمینی ۲۰ - فهرست منابع ۲۱ - پانویس ۲۲ - منبع ۱ - لزوم بررسی علم حصولی [ویرایش] دانستیم که علم حضوری یافتن خود واقعیت عینی است و از این روی شک و شبهه‌ای در آن راه ندارد ولی می‌دانیم که دایره علم حضوری محدود است و به تنهایی نمی‌تواند مشکل شناخت شناسی را حل کند و اگر راهی برای باز شناسی حقایق در میان علوم حصولی نداشته باشیم نمی‌توانیم منطقا هیچ نظریه قطعی را در هیچ علمی بپذیریم و حتی بدیهیات اولیه هم قطعیت و ضرورت خودشان را از دست خواهند داد و از بداهت و ضرورت تنها نامی برای آن ها باقی خواهد ماند بنابراین لازم است تلاش خود را برای ارزشیابی شناخت‌های حصولی و بدست آوردن معیار حقیقت در آن‌ها ادامه دهیم و بدین منظور به بررسی انواع حصولی می‌پردازیم. ۲ - تصور و تصدیق [ویرایش] منطقیین علم را به دو قسم تصور و تصدیق تقسیم کرده‌اند و در واقع مفهوم عرفی علم را از یک نظر محدود کرده و آنرا به علم حصولی اختصاص داده‌اند و از سوی دیگر آنرا به تصور ساده هم گسترش داده‌اند. ۳ - تصور در لغت و اصطلاح [ویرایش] تصور در لغت به معنای نقش بستن و صورت پذیرفتن است و در اصطلاح اهل معقول عبارت است از پدیده ذهنی ساده‌ای که شانیت حکایت از ماورای خودش را داشته باشد مانند تصور کوه دماوند و مفهوم کوه. ۴ - تصدیق در لغت و اصطلاح [ویرایش] تصدیق در لغت به معنای راست شمردن و اعتراف کردن است و در اصطلاح منطق و فلسفه بر دو معنای نزدیک به هم اطلاق می‌شود و از این نظر از مشترکات لفظی به شمار می رود.(الف) به معنای قضیه منطقی که شکل ساده آن مشتمل بر موضوع و محمول و حکم به اتحاد آن‌ها است. (ب) به معنای خود حکم که امر بسیطی است و نشان دهنده اعتقاد شخص به اتحاد موضوع و محمول است. بعضی از منطق دانان جدید غربی پنداشته اند که تصدیق عبارت است از انتقال ذهن از یک تصور به تصور دیگر بر اساس قواعد تداعی معانی ولی این پندار نادرست است زیرا نه هر جا تصدیقی هست تداعی معانی لازم است و نه هر جا تداعی معانی هست ضرورتا تصدیقی وجود خواهد داشت بلکه قوام تصدیق به حکم است و همین است فرق بین قضیه و چند تصوری که همراه هم یا پی در پی در ذهن نقش بندد بدون این که اسنادی بین آن‌ها باشد. ۵ - اجزاء قضیه [ویرایش] دانستیم که تصدیق به معنای حکم امر بسیطی است ،اما به معنای مساوی با قضیه مرکب از چند جزء می باشد ولی درباره اجزاء قضیه نظریات مختلفی ابراز شده است، که بررسی همه آن‌ها به طول می انجامد، و باید در علم منطق مورد بحث قرار گیرد و ما در اینجا اشاره سریعی به آن‌ها می‌کنیم.بعضی هر قضیه حملیه را مرکب از دو جزء موضوع و محمول دانسته‌اند، بعضی دیگر نسبت بین آن‌ها را هم به عنوان جزء سومی افزوده‌اند، و بعضی دیگر حکم به وقوع نسبت یا به عدم وقوع نسبت را نیز جزء چهارمی برای قضیه شمرده‌اند.برخی بین قضایای موجبه و سالبه فرق نهاده‌اند و در قضایای سالبه قائل به وجود حکم نشده‌اند بلکه مفاد آن‌ها را سلب حکم دانسته‌اند و برخی دیگر وجود نسبت را در قضایای هلیه بسیطه یعنی قضایائی که مفاد آن‌ها وجود موضوع در خارج است و در حمل اولی یعنی قضایائی که مفهوم موضوع و محمول آن‌ها یکی است مانند انسان حیوان ناطق است انکار کرده‌اند.ولی نباید تردیدی روا داشت که از دیدگاه منطقی هیچ قضیه ای فاقد نسبت و حکم نمی باشد زیرا چنان که گفتیم قوام تصدیق به حکم است و حکم به نسبت بین دو جزء قضیه تعلق می گیرد هر چند ممکن است از دیدگاه فلسفی و هستی شناسی فرقهایی بین قضایا قائل شد. ۶ - اقسام تصور [ویرایش] تصور در یک تقسیم‌بندی به دو قسم کلی و جزئی تقسیم می‌شود: تصور کلی، عبارت است از مفهومی که بتواند نمایشگر اشیاء یا اشخاص متعددی باشد، مانند مفهوم انسان که بر میلیاردها فرد انسانی صدق می‌کند. و تصور جزئی، عبارت است از صورت ذهنی که تنها نمایشگر یک موجود باشد مانند صورت ذهنی سقراط. ۷ - تقسیم تصورات کلی و جزئی [ویرایش] هر یک از تصورات کلی و جزئی به اقسام دیگری منقسم می‌گردند که به توضیح مختصری پیرامون آن‌ها می‌پردازیم. تصورات حسی: یعنی پدیده‌های ذهنی