سلام‌الله‌علیه سلام‌الله‌علیه سلام‌الله‌علیه دارد شکاف کعبه گهر در می آورد از عمق سینه معدن زر در می اورد ماه است دف زنان و نسیم است کِل کشان از شوق دارد آینه پر در می آورد خورشید چشمهای تو از شرق می دمد شب از میان سینه سحر در می آورد از انتشار نور تو هر روزنامه ای صفحه به صفحه متن خبر در می آورد لبریز می شود افق از نور مطلقت خورشید از آسمان تو سر در می اورد دستان مهربان خدا در گُل و گلاب دارد تو را به شکل بشر در می اورد آنقدر پر دلی که شجاعت ز دیدنت دلگرم و استوار جگر در می آورد تو می دمی به کعبه که بت واژگون شود در یاری ات خلیل تبر در می اورد مُهر تو می خورد به دل هر دو عالم و شاعر ندای "کیف بشر" در می اورد دیوار را شکافته روز تولدش آنکس که روی پاشنه‌ی در، در می آورد @poem_ahl