ارتباط همسایگی و هم محله ای خیلی آرامش بخش هست یاد دوره نوجوانی خودم می‌افتم البته که ما آپارتمان دوازده طبقه بودیم و همه از شهرهای مختلف بودیم بنابر شغل مردهای ساختمان همه از شهری و دیاری مختلف بودن از همه اقوام ایران اما خانمهای ساختمان ما بسیار همدل و با صفا بودن هنوز خاطرات بسیار جذابی یادم هست خیلی کم دیگه خبر دارم ازشون گاهی مادرم با آنها در تماس هست اما من از اول راهنمایی آنجا بودم تا سه سال بعد از دبیرستان و زمان طلبگی ام هر روز یه جریانی در ساختمان ما برپا بود ☺️ یه روز طبقه دو باقالی گرفته بودن بقیه همسایه ها خبردار میشدن دورهم سریع پاک میکردن حالا روزهای دیگه طبقه چهارم و ... سبزی ، یا آش کیک دورهم درست میکردیم روضه و سفره امام حسن علیه السلام یا بافتنی خیاطی خانمها مو رنگ کردن باهم دوازده طبقه البته خب بعضی ها نبودن و... ولی بیشتر طبقات باهم ارتباط صمیمی داشتیم جذاب بود برای ما بچه‌ها الان از اون همسایه های عزیز یک نفر در من زنده ام هست 😍 تو راهرو فرش موکت پهن میکردیم در طبقه چهار واحد بودیم ما بچه ها بازی مادران مشغول ترشی و مربا سبزی درست کردن و....