به نام خدا
سلام
امروز می خواهیم راجع به ریشه [ و ق د ] صحبت کنیم و کلید واژه ما عبارتست از:
وَقود
معنای اصلی این ریشه، آتش گرفتن و برافروختن چیزی است.
🔸
وَقود، اسم از این ریشه بوده به معنای آتش گیره است (چیزی که آتش را به خود می گیرد)، و به هیزم و هر سوخت دیگر مثل نفت و بنزین و ذغال سنگ و... که قابلیت آتش گرفتن دارند، گفته می شود.
خداوند در قرآن، انسانها و هیزم را در یک ردیف قرار داده و به عنوان سوختِ آتشِ جهنم، نام برده است و این بواسطه سنخیّت با آتش و گیرایی و جذب آتش، در بعضی انسانهاست که به عنوان هیزم جهنم، عمل می کنند و باعث شعله ور تر شدن آتش جهنم می شوند.
🔸
وُقود، مصدر بوده به معنای اشتعال است.
🔸
مَوقُود، اسم مفعولی بوده به معنای افروخته شده است.
♦️
وقود، سوخت آتش 🔥است، که باعث
گداختن آن می شود، مثل
غدا ( غ د و ) یا غذا و
قوُت، که سوخت بدن انسان بوده باعث تولید
قوّه و انرژی در انسان می شود.
💫نکته: برای به خاطر سپاری بهتر این ریشه، به حروف مشترک هم آوا ( غ * ق * گ) و هم مخرج (د * ت) و نیز اشتراک "الف" که منقلب از "و " هست(ا * و ) در کلمات ذکر شده توجه بفرمایید.
💫نکته: کلمه وقود، به معنای سوخت، به انگلیسی می شود >>>
Woqod که شبیه وود (
Wood) انگلیسی به معنای چوب است که در هیزم استفاده می شود.
🔸
ایقاد، مصدر از باب "اِفعال" بوده ( اِوْقاد که تبدیل به ایقاد شده است) به معنای آتش افروختن، مشتعل ساختن یا گداختن است.
این باب، در قرآن با دو حرف اضافه "مِن" و "علی" بکار رفته است.
🌱کاربرد "مِن" وقتی است که از هیزم و یا هر چیز دیگر به عنوان ایجاد آتش (مثل کبریت) یا به عنوان سوخت و شعله ور شدن و تداوم آتش( مثل هیزم) استفاده شود.
🌱کاربرد "علی" به معنای افروختن یا گداختن چیزی بر روی آتش به منظور پختن یا ذوب شدن و تهیه چیز دیگری از آن است؛ مثل گداختن خاک بر آتش و پختن آن برای تهیه آجر و یا گداختن فلزات بر روی آتش به منظور تهیه وسایل زینتی.
🔸
مُوقِد و مُوقِدة، صفت فاعلی از باب ایقاد بوده به معنای افروزنده آتش است.
🔸
مُوقَدَة، صفت مفعولی از باب ایقاد، بوده به معنای افروخته شده و فروزان است.
🔸
اِستیقاد، مصدر از باب استفعال بوده ( اِسْتِوْقاد که تبدیل به استیقاد شده است) به معنای بر افروختن یا طلب آتش گیرانه کردن است.
و حالا می پردازیم به مثالهای قرآنی این ریشه:
🔺وَقود: آنچه با آن آتش روشن می کنند، آتشگیره، هیزم، سوخت
🌿مثال:
ٱلنَّارِ ذَاتِ ٱلْوَقُودِ: همان آتش پر هیزم
🌿مثال:
وَأُوْلَـٰٓئِكَ هُمْ وَقُودُ ٱلنَّارِ: و آنها خود، هيزم آتشاند
🔺مُوقَدَة: افروخته شده، فروزان
🌿مثال:
نَارُ ٱللَّهِ ٱلْمُوقَدَةُ: آتش افروختۀ الهی
🔺اِیقاد: باب اِفعال، افکندن هیزم در آتش، آتش افروزی
🔻ایقاد + مِن: آتش افروختن از
🔻️ایقاد + علی: آتش افروختن بر
🌿مثال:
ٱلَّذِي جَعَلَ لَكُم مِّنَ ٱلشَّجَرِ ٱلْأَخْضَرِ نَارًا فَإِذَآ أَنتُم مِّنْهُ تُوقِدُونَ: همان كسى كه براى شما از درخت سبز، آتش آفريد، پس آنگاه شما از آن آتش مى افروزيد
🌿مثال:
وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي ٱلنَّارِ: و از( فلزات) آنچه که در آتش بر آن مى گدازند
🌿مثال:
فَأَوْقِدْ لِي يَٰهَٰمَٰنُ عَلَى ٱلطِّينِ: و فرعون گفت: پس اى هامان! برايم بر گِل آتش بيفروز
🌿مثال:
كُلَّمَآ أَوْقَدُواْ نَارًا لِّلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا ٱللَّهُۚ: هر زمان آتشى را براى جنگ [با اهل ايمان] افروختند خدا آن را خاموش كرد
🔺اِسْتیقاد: باب استفعال، برافروختن، آتش زدن، طلب آتش گیرانه کردن
🌿مثال: مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ ٱلَّذِي ٱسْتَوْقَدَ نَارًا: حکایت آنان حکایت آن کس است كه آتشى بر افروخت.
https://eitaa.com/police_qhorani