🖇حدود ساعت ۲ - ۳ ظهر بود. با چند تا از خادمهای ایستگاه صلواتی نشسته بودیم گوشهای تا استراحت کنیم. خانمی که از آرام راه رفتنشان معلوم بود سن و سال زیادی دارند و مقداری کسالت دارند نزدیک ایستگاه شدند.
🖇دیدیم خیلی آروم سمت عکس شهید نصرالله رفتند و خیره شدند به چهره ایشان. یکی از دوستان متوجه حضورشان شد و گفت خانم چای هست، ولی موقع خوردنش هست و زیاد داغ نیست. گذاشتیم آب جوش بشه تا دوباره چای دم کنیم. انسانها وقتی بغض میکنند هم از صدایشان معلوم هست هم از چشمانشان. با صدای بغض آلودی گفتند نه پسرم برای چای نیامدم.
🖇به عکس سید حسن خیره شدند و اشک میریختند و ما هم مبهوت معرفت یکی از زنان سرزمینمان...
📌
@ponezs