این شعر رو هدیه میکنم به همه دوستان فعال در موسسات فرهنگی که ساعتی کار میکنند و حقوق میگیرند یا ارتقای شغل پیدا کردند و استخدام شدند که تا اینجا ایراد نداره، از این جا ایراد داره که به خاطر ساعتی ده تومانشون جرات نمیکنند وارد عرصه کار انقلابی و فرهنگی بشوند.
مریز آبروی سرازیر ما را به ما بازده نان و انجیر ما را
خدایا اگر دستبند تجمّل نمیبست دست کمانگیر ما را
کسی تا قیامت نمیکرد پیدا از آن گوشه کهکشان تیر ما را
ولی خسته بودیم و یاران همدل به نانی گرفتند شمشیر ما را
ولی خسته بودیم و میبرد توفان تمام شکوه اساطیر ما را
طلا را که مس کرد، دیگر ندانم چه خاصیتی بود اکسیر ما را
📌
@ponezs