▪️ جای من کجاست؟ دقیقا همان جایی که مسئول شهر را به نقشه فرو می‌کند تا برای آبادانی‌اش تلاش کند اما زیر پونزش گم شده. ▪️ جای من زیر خروارها خاکِ مانده از کوچه آسفالت نشده، پنهان شده است و بودجه‌ای که برای من نبود، چون من نبودم. ▪️ اتوبوس شهری سهم من نبود! چون از الزامات شهرسازی به حساب نمی‌آمدم، نامم حاشیه شهر بود. ▪️ انقلابی‌ام! اما پول ثبت نام فرزند انقلابی خویش را در مدرسه‌های انقلابی سالاریه ندارم. ▪️ مسلمانم ولی قرآنم از طلا نیست، همان قرآن کهنه میراث پدر کارگرم بود که حالا به من رسید. ▪️من معتقدم که بودجه شهرداری باید صرف گل‌کاری‌های خیابان‌های سوسن و یاسمن بشود، مهم نیست که محله‌ام خاکی است یا کوچه‌ام پر از چاله، به هر حال باید همیشه بوی گل سوسن و یاسمن آید. ▪️ ما را چه به تمدن! موسسات علمی به چه کارمان می‌آید، دفتر مرجع تقلید چرا باید به کوچه پس کوچه‌های ما بیاید، همین که دو سه حوزه علمیه در منطقه ما تاسیس شد، جای شکرش باقی است. ▪️ هنوزم بعد از نمازِ مسجد ما، تکبیرمان فراموش نشده است و مشد ابراهیم‌های محله و پسرانش مرگ بر آمریکا را با بغض می‌گویند اما چه کنند که توییتر و اینستاگرام ندارند تا اظهار نظرشان به حساب بیاید، هر چند خدا رو شکر که ندارند! راستی هنوز پیکر پسر حاج احمد را از سوریه نیاوردند. ▪️ جناب سروان! کمی پونز را بالاتر بزن، کمرمان شکست. 📌 @ponezs