ظَهَرَ الْفَسَادُ، فَلاَ مُنْکِرٌ مُغَیِّرٌ، وَلاَ زَاجرٌ مُزْدَجِرٌ. أَفَبِهذَا تُرِیدُونَ أَنْ تُجَاوِرُوا اللهَ فِی دَارِ قُدْسِهِ، وَتَکُونُوا أَعَزَّ أَوْلِیَائِهِ عِنْدَهُ ؟)
بدیهى است این استفهام، استفهام انکارى است، و منظور این است : با این وضعى که شما در پیش گرفته اید و در برابر فساد سکوت، یا همکارى دارید نه امر به معروفى در کار است و نه نهى از منکر، هرگز نمى توانید به مقام قرّب خدا نایل شوید و در صف اولیاء الله قرار گیرید.
از این رو در تأکید آن مى افزاید : «هیهات ! هرگز، نمى توان خدا را در مورد بهشت جاویدانش فریب داد، و رضاى او جز با اطاعتش به دست نمى آید» (هَیْهَاتَ ! لاَ یُخْدَعُ اللهُ عَنْ جَنَّتِهِ، وَلاَ تُنَالُ مَرْضَاتُهُ إلاَّ بِطَاعَتِهِ).
اشاره به این که، آنها که در ظاهر مسلمانند و در صفوف اهل ایمان جاى دارند ولى در باطن عملاً با سکوت خود راضى به فسادند، آنها هرگز نمى توانند خدایى را که از اسرار درون انسانها همچون اعمال و گفتار برونشان، آگاه است، فریب دهند. ممکن است چند صباحى دیگران و حتى خودرا بفریبند، ولى آن گاه که در پیشگاه حق ویوم البروز، همه چیز ظاهر و آشکار مى شود غرق ندامت و شرمسارى خواهند شد.
در حدیثى از پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) مى خوانیم : «لَیْسَ الإیْمَانُ بِالتَّحَلِّی وَلاَ بالْتَّمَنَّیوَلَکِنَّ الإیْمانَ ما خَلصَ فِی الْقَلْبِ وَصَدَّقَهُ الاَْعْمالُ; ایمان، تنها به آرزوها و آراستن ظاهر نیست، ایمان آن است که در قلب راسخ و خالص شود و رفتار انسان آن را تصدیق و تایید کند»(7).
و در آخرین جمله خطبه، براى تأکید بیشتر با صراحت مى فرماید : «خدا لعنت کند کسانى را که امر به معروف مى کنند و خود، آن را ترک مى گویند و نهى از منکر مى کنند و خود مرتکب آن مى شوند !» (لَعَنَ اللهُ الاْمِرِینَ بِالْمَعْرُوفِ التّارِکِینَ لَهُ، وَالنَّاهِینَ عَنِ الْمُنْکَرِ الْعَامِلِینَ بِهِ !)
درست است که از شرایط امر به معروف و نهى از منکر، عمل کردن خود انسان نیست و به تعبیر دیگر امر به معروف و نهى از منکر دو وظیفه مستقل است هر چند خود انسان تارک معروف و عامل به منکر باشد همان گونه که پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) مى فرماید : «مُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَإنْ لَمْ تَفْعَلُوهُ وَانْهَواْ عَنِ الْمنُکْرِ وَإنْ لَمْ تَجْتَنِبُوهُ کُلُّهُ; امر به معروف کنید هر چند خودتان آن را به جا نیاورده باشید و نهى از منکر کنید هر چند از همه منکرات اجتناب ننموده باشید»(8).
ولى این کار که انسان امر به معروف کند و خود تارک آن باشد و نهى از منکر کند و خود عامل آن باشد، نوعى نفاق آشکار است و منافق شایسته لعن و نفرین و سرزنش و مجازات است.
و به تعبیر دیگر دوگانگى ظاهر و باطن که سبب فریب مردم مى شود و روح نفاق است از بدترین صفاتى است که انسان را گرفتار حقیقت لعن که همان دورى وبُعد از خداوند و رحمت اوست مى گرداند.
* * *