📌متن شبهه👇#3999
🔘یک عبرت واقعی تاریخی
هلاکوخان مغول بعد از فتح بغداد و استقرار در کاخ سی و هفتمین خلیفه عباسی المستعصم بالله و منقرض نمودن حدود ۵۰۰ سال حکمرانی عباسیان در بغداد رو به خلیفه عباسی کرده و گفت: در هر اتاق از این قصر، ده کنیزک نازک بدن خزیدهاند، مگر تو در یک لحظه چند زن میتوانی اختیار کنی؟
در مطبخت چندین خوالیگر (آشپز)، چندین طعام میپزند؟مگر تو چندطعام با هم میتونی بخوری؟
از این سقفهای بلند و دیوارهای محکم و سراپردههای مخملین چه حاصل؟
و در تمام بلاد مسلمین به من گفته اند که خلیفه مسلمین ظاهراً مسلمان است ولی باطناً شیطان است و به رعیتش بسیار ظلم میکند!!
من، هلاکو خان، سردار مغول از همان غذایی میخورم که سپاهیانم میخورند
و بر همان اسب مینشینم که سربازانم مینشینند
و بر همان زمین میخوابم که سربازانم میخوابند.
و رو کرد به حضار دربار بغداد و گفت:
شما که بسیاریتان عالمان دین هستید و مردان خدا، به این سردار مغول بگویید که:
حکمران ظالم مسلمان را دوستتر میدارید
یا حاکم کافری که به عدل حکومت کند؟!
مجلس ساکت شد در سرتاسر صحن مستنصریه کسی سخن نمیگفت!
هلاکو پرسشی بسیار مهم پرسیده بود!
به راستی کدام یک از این دو، به مردمان نفع بیشتری میرساند؟!
حکمرانی که دم از دین میزند اما بساط ظلم میگستراند و اسباب جور فراهم میکند؟
یا حاکمی که کافر است اما بر مردمان به عدالت و برابری حکم میکند؟!
مجلس همچنان ساکت بود!
پیری از میانه صحن به پا خاست و گفت: ای سردار فاتح مغول، پاسخ پرسش خود را از من بشنو، ما مسلمانان بغداد و کل مملکت اسلامی حکمرانی حکمران عادل کافر را بر حکمرانی مسلمان ظالم
ترجیح میدهیم!
چون کفر حاکم عادل به خودش برمیگردد و عدل او به مردم و جامعهاش!
و دین حاکم ظالم به خودش برمیگردد ولی ظلم و جورش به مردم و جامعه!
و اگر این نبود، تو امروز به سادگی بر دارالخلافه مسلمین دست نمییافتی!
چون ما بخاطر ظلم و جورش در مقابل تو هلاکوی مغول حمایتش نکردیم و اکنون اسیر تو شد!
بر ما حکمران کافری بگمار که به عدالت حکم براند،
ما دیگر از حکومتی که به نام اسلام بر مسلمین ظلم کند، خستهایم.
خلاصه شده
📌
پاسخ به شبهه👇
https://chat.whatsapp.com/C3yHtCsUmzyG8rooCkrb2w
💠 بسم الله الرحمن الرحیم
🔷️ همان طور که ملاحظه می کنید این متن هیچ منبع و مرجع و سندی ندارد.
ما هم در هیچ منبع معتبری چنین گفتگویی بین خلیفه عباسی و هلاکوخان مغول نیافتیم.
🔷️ فساد خلفای عباسی امری کاملا درست و مشهود است و در آن تردیدی نیست اما هیچ ربطی به اسلام ندارد چرا که آنها غاصبان خلافت بودند و با زور و قدرت خود را خلیفه کرده بودند.
مستعصم که در سال ۶۴۰ ق به خلافت رسیده بود مردی بی کفایت، بی تدبیر و عشرت طلب بود و تدبیر امور را به وزیر خود مؤید الدین علقمی ـ که به پندار بعضی خود و یارانش در اندیشه برانداختن خلیفه بودند ـ سپرده بود. ابن کثیر که برای خلیفه عباسی خیلی متأثر است، می نویسد: تعداد سربازان خلیفه از مرز بیست هزار نفر تجاوز نمی کرد. همین تعداد هم در نهایت سختی و ذلت به سر می بردند، به طوری که در خیابان ها و درهای مساجد گدایی می کردند. به گفته مورخان هنگامی که قوم غارتگر مغول در دروازه های شهر بغداد بودند، خلیفه در کاخ خود با کنیزکان و زن های آوازه خوان مشغول خوش گذرانی بود (البدایة و النهایة، ج 13 ـ 14، ص 225)
https://b2n.ir/j23237
🔷️ گفتوگوی خلیفه با هلاکوخان چنین نقل شده است:
هلاکو سپس فرمان غارت بغداد را صادر کرد و مستعصم به دست خود کلید خزائن اجدادی را به هلاکو سپرد. خواجه نصیر نوشته است که هلاکو طبقی زر پیش خلیفه نهاد و گفت بخور. او گفت زر نتوان خورد. گفت پس چرا نگه داشتی و به لشکریان ندادی؟ و این درهای آهنین را چرا پیکان نساختی و به کنار جیحون نیامدی تا من از آب نتوانم گذشت؟ خلیفه گفت تقدیر خدا چنین بود. هلاکو گفت پس آنچه بر سر تو خواهد آمد نیز به تقدیر خداست. (تاریخ جهانگشای جوینی، ج 3، ص 288)
🔷️ درباره دنیاپرستی و شهوت رانی خلفای عباسی سخن بسیار است برای نمونه:
جالب است هنگامی که هولاکو همخوابه های زن مستعصم و پسرش را از کاخ بیرون کشید، هفتصد زن بودند با یکهزار و سیصد خادم و خادمه و ندیمه آنها.
https://b2n.ir/m77236
🔷️ مغولها به دور از تمدن و انسانیت بودند و به ظلم و خونخواری مشهور هستند.
حکومت ایلخانان مغول خود حکومتی ظالم و خونخوار بوده است. آنها برای کشورگشایی در همه جا دست به قتل و غارت می زدند. لذا اشکال متن ارسال شده این است که آنها را عادل و باانصاف نشان داده است.
در فتح بغداد و نابود کردن بنی العباس شهر را غارت کردند و مردم را قتل عام نمودند.
سرانجام مغولان شهر بغداد را به آتش غارت و بیداد سپردند و مردم را به تیغ بی دریغ گذراندند. به دستور هلاکو لشکریان تا چهل روز بغداد را قتل عام کردند... از