هدایت شده از قݪـم دݪ
. « یانورویاقدوس » خودرابه معبودت سپار، کارت چه آسان می شود ،کارت چه آسان می شود/ باپای عشق برنار رو،آتش گلستان می شود ، آتش گلستان می شود/ مولی به وحدت خواندت ، ابلیس گوید افتراق/ بنیان را مرصوص کن ،دشمن پریشان می شود ،دشمن پریشان می شود/ قلب و روان وعقل وهوش، نی ملتهب وپرخروش/ سامان کنی از دیگران ،دارت به سامان می شود ،دارت به سامان می شود / نانی که در دست توهست سهمی به سائل می رسد/ آنکس که دل دریا کند ،برخان مهمان می شود ، برخان مهمان می شود/ برخیز ای اهل خرد ،مولا علی (ع) سرمشق کن/ اخلاص اگر مبنا شود،قطره چو باران می شود ،قطره چو باران می شود/ گر برهوی سوداکنی، خودرا اسیر جاه کنی/ برخیل گمراهان روی، با دشمنان همراه شوی ،نوشت چه سوزان می شود ،نوشت چه سوزان می شود/ یارب نظر کن غافلیم، اقرار برغفلت کنیم/ گر گوشه چشمی کند ،نادیده و عفوت کند, با روح ریحان می شوی ،باروح ریحان می شوی/ پگاه جمعه ۱۲ مرداد ۱۴۰۳ ✍ « مهاجر » حامدی فر https://eitaa.com/ghalamedell