باسمه‌تعالی افتاده‌‌ایم دور ز هم،کو نشانِ تو؟ جانِ من است بینِ تنم یا که جان‌ِ تو؟ هم مِهر توست در همه‌ی تار و پودِ من هم یادِ من نهفته مَها در نهانِ تو هیچم به پیشگاهِ تو آری ولی ببین! من نیز عاشقم،یکی از عاشقانِ تو کِی می‌رسد‌ شبی که ببینم از این دیار پرواز کرده‌ام طرفِ آسمانِ تو ای کاش عطرِ پیرهنت را بیاورد بادی که می‌وزد به من از آستانِ تو