مسئله برق و برق محلی...
دانش میتواند هر مقیاسی از تولید را بهینه کند. لذا این که کدام مقیاس بهینه است، مسئله فنی و اقتصادی نیست. بلکه مسئله مکتبی، ایدئولوژیک و سیاسی است.
همین مسئله در تولید انرژی و از جمله برق نیز وجود دارد. حاکمیتها با پذیرفتن ایدئولوژی تولید برق در مقیاسهای ملی، ضمن حمایتهای تسهیلگرانه بیاندازه، نیروگاههای بزرگ را راهاندازی کردهاند و همینها هم برای بهینه کردن تولید در آن مقیاس، تلاش کردهاند. از تولید رشتههای تحصیلی تا حمایت از شرکتهای دانشبنیان و پژوهشکده ها و نخبگان. لذا این که برق یک مسئله علمی در مقیاس کلان است، محصول حکمرانیهاست.
اما همین برق میتواند در مقیاس خرد و کوچک نیز بهینه شود. کما این که بسیاری از محصولات دیگر اینگونه شده است. این اما نیازمند توجه حکمرانی به این سطح از تولید است. از ایجاد رشته تحصیلی تا حمایت از بنگاههای ارائه خدمات انرژی خرد و شرکتهای دانشبنیان و واحدهای تحقیق و توسعه.
همانطور که اشاره شد، مقیاسها به مکاتب و ایدئولوژیها و نحوه توزیع قدرت در کشورها و دنیا بستگی دارد. این نحوه توزیع، گاه سرمایهدارمدار است و گاه مردم مدار. بدیهی است که توزیع مردمی قدرت، توزیع در واحدهای اقتصادی را نیز دگرگون میکند. نظام مالکیت را متوازن میسازد و اصول برابری را بیشتر مورد توجه قرار میدهد.
حال که این مقدمات گفته شد، باید به این سوال پاسخ دهیم که نظام تولید انرژی در کشور باید در چه مقیاسی بهینه شود؟
مطابق با اصول اقتصاد مقاومتی، این مقیاس، مردمی است و فرایند تولید و توزیع و مصرف انرژی باید مردمی شود.
در اینجاست که مسئله برق محلی اهمیت مییابد. برقی کنترلناپذیر (که از مزیتهای مقیاس محلی است. بعدها از کنترلناپذیری بیشتر خواهم نوشت انشاالله)، پایا، کم ریسک، موزائیکی و البته بهینه.
اگر خود را از چنبره این تفکر ایدئولوژیک و به ظاهر فنی برهانیم که میگوید مقیاس بالا بهینه است، میتوانیم کاری کنیم که تولید انرژی در مقیاسهای محلی، به گونهای متنوع و با بازدهی بالا صورت پذیرد و بسته به نظر رئیس جمهور و وزیر و صلاحدید سیاسی این و آن و کمبود آب و منابع طبیعی کل کشور را مختل نکنیم.
توضیح فنی و دقیق این مدعا در این مجال نمی گنجد. چرا که نیازمند تبیینی است که بتواند ۳۰۰ سال سرمایهدارمداری را به چالش بگشد.
☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi