خصوصیتی که در وجود مصطفی خیلی برای من جذابیت داشت، تفکیک نکردن آدم‌ها بر اساس تفکرشان بود. به همه از پنجره‌ی دید خدا (بنده‌ بودن‌شان) نگاه می‌کرد. مثلا اگر یک لات می‌آمد داخل هیئت‌شان و سینه می‌زد و کنار دست آن فرد لات هم یک مجتهد بود، به هر دو همزمان چای می‌داد. آدم‌ها را رده‌بندی نمی‌کرد و نمی‌گفت این یکی خوب است و آن یکی بد. 📚: قرار بی قرار 🌷