🔰 زير بناى ولايت‏ 🔻و زير بنا و سرّ آن همه فداكارى و جانبازى شيعه در طول تاريخ همين شناخت و همين يافت برهانى و عينى است: ◾️ 1- او مى‏ داند كه ولى بيش از او به او علاقه دارد. ◾️ 2- و بيش از او به منافع او آگاهى دارد، لذا امر او را هر چه باشد مى ‏پذيرد و دستور او را هر چه باشد گردن مى‏ نهد و حتى به ميان آتش مى‏ نشيند و به استقبال مرگ مى ‏رود. 🔻و همان طور كه من وقتى مى‏ يابم كه فلان مكانيك آگاهى و دلسوزى دارد، تمام اجزاء ماشين را تحت اختيار او مى ‏گذارم و تمام مسايل را از او مى ‏پرسم و از او مى ‏گيرم. 🔻 آنها كه ولايت را قبول كردند، آنهايى هستند كه يافتند ماشين پيچيده‏ ى وجود آنها را امام و ولى بهتر از خود آنها رهبرى مى ‏كند و در اين راه شلوغ هستى كه اعمال و افكار انسان غوغايى بپا كرده، او بهتر انسان را به مقصد مى ‏رساند و نجات مى ‏دهد. 🔻 و توضيح اين ولايت و سرسپردگى در همين آگاهى نهفته است. 🔺 وجود ما، جسم ما، جان ما، براى خداست و از اوست. هر كس كه اينها را بهتر به كار بگيرد، در اينها حق تصرف دارد. 🔻و همين است كه رسول خدا و پيشوايان اولويت دارند. به تصرف در هستى ما، سزاوارتر از ما هستند. ◀️ و همين است كه پدر بر فرزند و بر اموال فرزند ولايت دارد و حق تصرف دارد. ◀️ و در اين هنگام و پس از آن همه توضيح مى‏ توانم بگويم كه چرا ولايت بزرگترين نعمت‏ هاست و بالاترين نعمت‏ هاست و به تعبير قرآن متمم نعمت‏ هاست؛ ◀️ چون اين مقام ولايت است كه تمام نعمت ‏ها را به كار مى ‏گيرد و به جريان مى ‏اندازد و اين مقام ولايت است كه تمام استعداد ها را شكفته مى ‏كند و بارور مى‏ نمايد، درست مثل اينكه من يك كارخانه ‏ى‏ بزرگ وسيع را دارا باشم اما از طرز كار و طرز بهره‏ بردارى از آن بى‏ خبر باشم. 🔻 اين كارخانه كه مى‏ تواند در روز، بى نهايت به من سود برساند، بر اثر نبود آگاهى و جهالت من، يك بار سنگين مى‏ شود كه به مرور زمان مرا از پاى در مى ‏آورد و خودش هم مى‏ پوسد و هدر مى‏ شود. 🔻 يك مهندس آگاه و مهربان متمم اين كارخانه‏ ى وسيع و عظيم است. بدون او اين همه نعمت، اين همه استعداد، راكد مى ‏ماند و حتى به هدر مى‏ رود و ضايع مى ‏گردد. 📚 کتاب غدیر،صفحه 20 استاد حائری