🌼 پاسخ یوسف به پدر 🌼 ✅ محدث قمی رحمه اللّه علیه در «سفینة البحار» می‌نویسد: داستان یوسف علیه السلام تمام شد و به نزد پدرش یعقوب برگشت. یک روز پدر از او سؤال کرد: پسرم، برای من تعریف کن که چه شد؟ برادرها با تو چه کردند؟ 🌸چقدر زیباست! 🌸 در پاسخ گفت: ﴿ يَا أَبَت لا تَسئَلنى عَمَا فَعَلَ بي إخْوَتِي وَ استَلَنِي عَمَا فَعَلَ اللّه ﴾؛ [۱] ای پدر، از من نپرس برادر‌ها با من چه کار کردند، از من بپرس خدا چه لطف‌هایی در حق من کرد. 💡گفتن این‌ها آسان است اما عمل کردن یوسف گونه خیلی سخت است. یوسفی که هجده سال زندان بوده است. پدر می‌گوید: پسرم برای من تعریف کن چه شد؟ می‌گوید: نپرس که برادر‌ها با من چه کردند، از لطف خدا از من سؤال کن. آن‌ها را رها کن. آیا ممکن است انسان به این جا برسد؟! ---------- [۱]: سفينة البحار، ج ۲، ص ۶۸۳ 📚کتاب داستان های سمت خدا، حجت الاسلام سید حسین حسینی قمی ج ١ صفحه ۴۴ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ @qiyamir