عدالت در سوگ
مصطفی ملکیان در اوایل دهه هفتاد سخنرانی دارد که بخشی از آن به حال و هوای این روزها و این شب ها می خورد،البته نمی دانم حالا موضع جناب ملکیان نسبت به این بحث چیست، بخشی از این سخنان را ملاحظه کنید:
رهبران و مسئولان و دستاندرکاران یک مملکت باید دو وجهه را در نظر بگیرند؛ یکی رفع فقر و دیگری تحملزایی برای فقر. مسئولان کشور باید تا جایی که میتوانند با برنامهریزیهای خردمندانه فقر را از میان ببرند و کاری کنند که کسی وجود نداشته باشد تا در زیر خط فقر زندگی کند. این کار نخست است.اما کار دوم این است که تا وقتی نتوانستند فقر را ریشهکن کنند، کاری انجام دهند که فقر فقرا برایشان قابلتحملتر باشد و این مطلب دوم خیلی مهم است، چرا؟ چون مطلب اول در اختیار هر مسئولی نیست، ممکن است 50 سال هم مسئولان یک مملکت باز هم موفق نشوند فقر را ریشهکن کنند، اما کار دوم در اختیار هر مسئولی هست!
اهلسنت از علی بن ابیطالب(ع) نقل میکنند: از ایشان میپرسند چرا فرزندان شما بدون پاپوش به کوچه میدوند، وسع خرید کفش را که دارید! حضرت جواب داد: من وسع مالی دارم برای بچههای خودم کفش بخرم، اما اگر آنها را پابرهنه میبرم، برای این است که اگر زنی به همسرش گفت چرا بچههای ما کفش ندارند، مرد بگوید عجیب نیست! مگر ندیدی بچههای علی(ع) هم بیکفش بودند، یعنی فقر برایشان قابلتحمل تر بشود. من با پول دو جفت کفش نمیتوانم برای همه بچههای فقرا کفش بخرم، اما میتوانم فقر را برایشان قابلتحمل کنم.
نباید کاری کرد که مردم هم از فقر بسوزند هم از تبعیض. فقر را نمیتوان به سادگی ریشهکن کرد، اما تبعیض را که میشود ریشهکن کرد.
ابن ابیالحدید معتزلی غیرشیعه در شرح نهجالبلاغه نقل میکند که چطور علی(ع) بر خود و زن و بچه خود سخت میگرفت و میگفت من اگر از شکم شما بگیرم، میتوانم فقط چهار نفر را سیر کنم، اما دیگر دل مردم نمیسوزد! تبعیض را باید از میان برد. میدانم فقر را نمیشود به سادگی از میان برد...
▫️متن کامل این نوشتار در روزنامه فرهیختگان به تاریخ دوازدهم آبان نود و هشت منتشر شده است.
#عدالت