⭕️معجزه مار و اژدها وَ ما تِلْكَ بِيَمِينِكَ يا مُوسى‌ «۱۷» و (خداوند فرمود:) اى موسى! آنچه به دست راست توست چيست؟ قالَ هِيَ عَصايَ أَتَوَكَّؤُا عَلَيْها وَ أَهُشُّ بِها عَلى‌ غَنَمِي وَ لِيَ فِيها مَآرِبُ أُخْرى‌ «۱۸» (موسى) گفت: اين عصاى من است كه بر آن تكيه مى‌دهم و با آن براى گوسفندانم (از درختان) برگ مى‌ريزم ودر آن منافع ديگرى (نيز) براى من است. قالَ أَلْقِها يا مُوسى‌ «۱۹» (خداوند) فرمود: اى موسى! عصا را بيفكن. فَأَلْقاها فَإِذا هِيَ حَيَّةٌ تَسْعى‌ «۲۰» پس (موسى) آن را افكند، پس ناگهان آن (عصا) مارى شد كه مى‌شتافت. قالَ خُذْها وَ لا تَخَفْ سَنُعِيدُها سِيرَتَهَا الْأُولى‌ «۲۱» (خداوند) فرمود: آن را بگير و نترس، ما بزودى آن را به حالت اوليّه‌اش بر مى‌گردانيم. 🔅انسان‌ها به طور طبيعى از خطر و عوامل شرّ و ضرر مى‌ترسند و از رويارويى با آن پرهيز مى‌كنند و بديهى است موسى عليه السلام نيز كه انسان است بترسد، آنچه مورد انتقاد و مذمّت است، تأثّر، خشيت و اضطراب قلبى از غير خداست كه مخالف شجاعت واز صفات رذيله است والبتّه موسى از آن دور بوده است. شايد ترس موسى عليه السلام به خاطر آن بود كه فرمان‌ «أَلْقِها» را مثل فرمان‌ «فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ» براى احترام مى‌پنداشت، امّا همين كه تبديل به مار شد، جا خورد. اصلًا همين ترس، خود دليلى بر معجزه بودن اين واقعه است، وگرنه، ساحرى كه خودش مى‌داند سحرش واقعيّت ندارد، از سحر و جادوى خود نمى‌ترسد. خداوند در هر لحظه به ميليون‌ها بى‌جان، جان مى‌دهد و يا جان ميليون‌ها جاندار را مى‌گيرد، در اينجا نيز به عصاى بى‌جان، جان داد و سپس آن را گرفت و آيا او نمى‌تواند انسان زنده را بميراند و دوباره او را به صورت اوليّه‌اش در آورد؟ به راستى اگر نظر الهى چوب را اژدها مى‌كند، پس اگر بر ما نظر لطفى كند چه مى‌شود؟! و اگر نظر كرده‌ى او سحر تمامى ساحران را مى‌بلعد، آيا نظر او بر قلب ما همه وسوسه‌ها را نخواهد بلعيد؟! در همين ابتداى كار براى موسى دو معجزه صورت گرفت، يكى اينكه عصا به اژدها تبديل شد، «فَإِذا هِيَ حَيَّةٌ تَسْعى‌» و ديگر اينكه اژدها به صورت عصاى اوّليه در آمد. 🔆خداوند براى قدرت نمايى خود، حتّى از نزديك‌ترين و ساده‌ترين ابزارها نيز استفاده مى‌كند. «وَ ما تِلْكَ بِيَمِينِكَ يا مُوسى‌» 🟢 نور ـ تفسیر المیزان ـ دانشنامه اسلامی کریم مبارکه 💠💠💠 کانال رسمی دارالقرآن مسجد مقدس جمکران @quran_jamkaran