🏴 مرحوم کفعمى در مصباح، از حضرت سکینه(س) روایت مىکند که چون پدرم کشته شد آن بدن نازنین را در آغوش گرفتم و حالت اغما و بیهوشى برایم روى داد، در آن حال شنیدم پدرم مىفرمود:
💠اى پیروان من! هرگاه آب گوارا نوشیدید، مرا یاد کنید و هرگاه داستان غربت غریبى یا شهادت شهیدى را شنیدید، بر من بگریید.
💠من نوهی رسول خدا هستم ، مرا بىگناه کشتند و سپس با تاختن اسب عمدا بدنم را خرد کردند.
💠اى کاش همه شما در روز عاشورا بودید و مى.دیدید که چگونه براى طفل صغیرم آب طلبیدم و آنان از ترحم به من خوددارى کردند.
💠به جاى آب گوارا تیر ستم را به کودک کوچکم چشانیدند. واى از این مصیبت بزرگ و دردناکى که پایههاى کوه بلند حجون (در مکه) را به لرزه درآورد.
#حدیث_گرافی
🆔
@Quran_MIU