«نکاتی از سورۀ مبارکۀ قارعه»
💠
قارعه
يكى از نام هاى قيامت، «قارعة» است، زيرا با صيحۀ كوبنده آغاز مى شود و عذاب آن كوبنده است.
قيامت فراتر از فكر بشر است. حتى پيامبر بدون بيان الهى از آن خبر ندارد. «و ما ادراك ما القارعة» و قیامت روز تحيّر و سرگردانى بشر است. «كالفراش المبثوث»
قيامت، كوبنده مستكبران و روحيه هاى متكبّرانه است. «القارعة ما القارعة»
زندگىِ سراسر شاد، مخصوص قيامت است. زيرا در دنيا در كنار كاميابى ها، دغدغه بيمارى، سرقت، حسادت، از دست دادن و گذرا بودن هست. «عيشة راضية» و بهشت را به بها دهند نه بهانه. «من ثقلت موازينه فهو فى عيشة راضية»
بنابراین رضايت از زندگى، از نشانه هاى جامعه بهشتى است. «فهو فى عيشة راضية»
💠
ترازوى عدل
«موازين» جمع «ميزان» به معناى وسيله سنجش است و روشن است كه اعمال انسان، امرى مادى و داراى وزن و جرم نيست كه با ترازوهاى معمولى سنجيده شود، بلكه هر دسته از اعمال انسان، معيار سنجش مخصوص به خود دارد.شايد دليل آنكه كلمه «موازين» به صورت جمع آمده، اين باشد كه كارهاى گوناگون انسان با ابزارهاى گوناگون سنجيده مى شود و هر كار، ميزان مخصوص به خود را دارد.
سبك و سنگينى مخصوص ماديات نيست. لذا به سخنان بى محتوى مى گويند: سخن سبك. شايد مراد از «ثقلت موازينه» و «خفّت موازينه» ارزش و كيفيّت عمل باشد و شايد هم مراد، قلّت و كثرت آن باشد.
بنابراین مبناى كيفر و پاداش، عمل است كه با ترازوى عدل سنجيده مى شود. «ثقلت موازينه... خفّت موازينه»
✍
روابطعمومی قرآن دلان
┄┅┅┅❅ 🇮🇷 ❅┅┅┅┄
🆔
@QuranDelan
┄┅┅┅❅ 🇮🇷 ❅┅┅┅┄