یکی دیگر از لقب های شیرینش این بود ﴿کاشف الکرب عن وجه الحسیـن﴾ بلد بود غم را از چهرهٔ برادرش بزدایَـد، ببرد حسیـن(؏) وقتی می دیـدَش چهره اش روشن می شد، خندان می شد بس که خاطرش را می خواست ... پسر ام البنین را می گویم