روابط‌عمومی ف.انتظامی خراسان جنوبی
خلاصه‌ کتاب «یادت باشد» کتاب «یادت باشد» یکی از جالب‌ترین کتاب‌هایی است که در حوزه‌ی ادبیات پایداری و مقاومت نوشته شده است. این کتاب، مربوط به زندگی شهید مدافع حرم، حمید سیاهکالی مرادی است. خاطراتی از این شهید جوان (متولد 1368 هجری شمسی) که توسط همسرش، فرزانه سیاهکالی مرادی تجربه یا شنیده شده‌اند، در مصاحبه‌هایی برای نویسنده‌ی جوان ادبیات مقاومت، محمدرسول ملاحسنی روایت شده‌اند و سپس این نویسنده، مطالب مذکور را در کتاب حاضر بازتنظیم و منتشر کرده است. یادت باشد برای اولین بار در سال 1397 توسط نشر شهید کاظمی به چاپ رسید و تاکنون در استقبالی عجیب از سوی مخاطبان، 137 بار تجدید چاپ شده است. اخیرا نشر سوره‌ی مهر هم این کتاب را به چاپ رسانده است. این دو نسخه کاملا مشابه همدیگر هستند و 328 صفحه در دو قطع رقعی و پالتویی را شامل می‌شوند. نشر شهید کاظمی، نسخه‌ی عربی این کتاب را هم به بازار نشر عرضه کرده است. این کتاب با نام «تذکری…» (قصه الشهید المدافع عن حرم اهل بیت) در همان سال 1397 توسط شمس حجازی به زبان عربی برگردانی شده است. این کتاب پس از سخن نویسنده (محمدرسول ملاحسنی) و کلام همسر شهید، ده فصل کلی را شامل می‌شود که از دوران خواستگاری شهید از همسرش شروع می‌شود و تا شهادت او ادامه می‌یابد. ضمنا وصیت‌نامه‌ی شهید در انتهای کتاب قرار گرفته و در بخش نگارخانه هم چند عکس از این شهید را مشاهده می‌کنیم. شهید مرادی سیاهکالی، جوانی اهل استان قزوین بود که هم تحصیل کرده بود و مدرک کارشناسی ارشد نرم‌افزار داشت و هم به ورزش حرفه‌ای می‌پرداخت و دان دوی کاراته داشت. او در حالی که به عنوان عضو تیپ 82 سپاه حضرت صاحب الامر (عج)، برای ماموریت جعفر طیار اعزام شده بود، در عملیات نصر دو در منطقه‌ی حلب و پاییز سال 94 به شهادت رسید. ستایش مقام معظم رهبری کتاب حاضر جزو آثاری است که به نگاه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای مفتخر شده و با تورق دستان ایشان برکت یافته است. ایشان پس از مطالعه‌ی یادت باشد، بسیار از آن به نیکی یاد کرده و در پیامی جهت تبلیغ این اثر نوشتند: یکی کتابی تازه خوانده‌ام که خیلی برای من جالب بود. دختر و پسر جوان -زن و شوهر- متولدین دهه‌ی 70، می‌نشینند برای اینکه در جشن عروسی‌شان گناه انجام نگیرد، نذر می‌کنند سه روز روزه بگیرند! به نظر من این را باید ثبت کرد در تاریخ که یک دختر و پسر جوانی برای اینکه در جشن عروسی‌شان ناخواسته خلاف شرع و گناهی انجام نگیرد، به خدای متعال متوسل می‌شوند. سه روز روزه می‌گیرند. پسر عازم دفاع از حریم حضرت زینب (سلام الله علیها) می‌شود؛ گریه‌ی ناخواسته‌ی این دختر، دل او را می‌لرزاند؛ به این دختر -به خانمش- می‌گوید که گریه‌ی تو دل من را لرزاند، اما ایمان من را نمی‌لرزاند! و آن خانم می‌گوید که مانع رفتن تو نمی‌شوم. من نمی‌خواهم از آن زن‌های باشم که در روز قیامت پیش فاطمه‌ی زهرا سرافکنده باشم! ببینید، این‌ها مال قضایای صد سال پیش و دویست سال پیش نیست. مال سال 94 و 95 و مال همین سال‌هاست، مال همین روزهای در پیش [روی] ماست؛ امروز این است. در نسل جوان ما یک چنین عناصری حضور دارند، یک چنین حقیقت‌های درخشانی در آن‌ها حضور دارد و وجود دارد. این‌ها را باید یادداشت کرد، این‌ها را باید دید، این‌ها را باید فهمید. فقط هم این [یک نمونه] نیست که بگویید «آقا! به یک گل بهار نمی‌شود»؛ نه، بحث یک گل نیست؛ زیاد هستند از این قبیل. این دو -زن و شوهری که عرض کردم- هر دو دانشجو بودند که البته آن پسر هم بعد می‌رود شهید می‌شود؛ جزو شهدای گران‌قدر دفاع از حریم حضرت زینب (س) است. وضعیت این‌جوری است. 🔸به کانال روابط‌عمومی ف.انتظامی خراسان جنوبی بپیوندید👇👇 🆔👉 https://eitaa.com/r_f_e_khj