◾️ لحظات آخر امیرالمؤمنین علیه‌السلام و گریبان‌دریدن و لطمه ‌زدنِ حضرت زینبِ کبری علیهاالسلام... لحظات آخر امیرالمؤمنین علیه‌السلام بود، که علامه مجلسی اینگونه نقل می‌کند: عَرِقَ جَبینُه و هُوَ یَذکرُ اللهَ کثیراً ▪️پیشانی مولا، عرق سرد کرد... پیوسته ذکر خدا را بر لب داشت... ثُمَّ استَقبلَ القِبلةَ وَ غَمضَ عَینَیهِ و مَدَّ رِجلَیه و یَدَیه وَ قال ▪️آنگاه به سمت قبله رو کرد... چشمانش را بر روی هم گذاشت... پاها و دستانش را دراز کرد و فرمود: أشهدُ أن لا إله إلا الله وحده لا شریک له و أشهد أنّ محمدا عبده و رسوله... فَعندَ ذلکَ صَرخَتْ زینبُ بنتُ علیّ وَ أمّ‌کلثوم وَ جمیعُ نسائِه و قَد شَقُّوا الجُیوبَ و لَطمُوا الخُدودَ وَ ارتفَعَتِ الصَیحةُ ▪️در این جا بود که زینب کبری علیهاالسلام و‌ ام‌ّکلثوم و تمامی زنان در خانه فریاد کشیدند و گریبان دریدند و بر گونه‌ها سیلی زدند و صدای گریه و فریاد همه جا را فرا گرفت... 📚بحارالانوار ج۴۲ ص۲۹۰ ✍ آه یا امیرالمومنین... نمی‌دانم این ساعت بر زینب کبری علیهاالسلام و زنان بنی‌هاشم سخت‌تر گذشت یا آن ساعتی که امام زمان علیه‌السلام خطاب به جد‌ّ غریبش فرمود: فَلَمّا رَأَينَ النِّساءُ جَوادَكَ مَخزِيّاً ، ونَظَرنَ سَرجَكَ عَلَيهِ مَلوِيّاً ▪️...هنگامى كه زنان ، اسبت را پريشان ، و زين تو را بر آن ، واژگون ديدند، بَرَزنَ مِنَ الخُدورِ ، ناشِراتِ الشُّعورِ ، عَلَى الخُدودِ لاطِماتٍ ، لِلوُجوهِ سافِراتٍ ، ▪️ از خیمه‌ها بيرون آمدند ، موهايشان را پريشان كرده، بر گونه‏هاى خود لطمه زدند ، صورت‏هاى خود را گشودند، وبِالعَويلِ داعِياتٍ ، وبَعدَ العِزِّ مُذَلَّلاتٍ ، وإلى‏ مَصرَعِكَ مُبادِراتٍ ، وَالشِّمرُ جالِسٌ عَلى‏ صَدرِكَ... ▪️و ناله و فریاد سر دادند و پس از عزّتمندى ، خوار شدند و به سوى قتلگاهت شتافتند که در آن هنگام، شمر بر روی سينه‏ات نشسته بود... 📚المزارالکبیر، زیارت ناحیه مقدسه، ص۵۰۴