📖
#آموزش_حکمت_اشراق
✍️ استاد یزدانپناه
💢بخش بیست و پنجم
◾️ مراتب هستی در متافیزیک نوری (4)
2️⃣ نور اقرب
🔺 پس از نورالانوار، سهروردی با استفاده از دو قاعده فلسفی، یعنی قاعده سنخیت و قاعدۀ «الواحد لایصدر منه الّا الواحد» وجود «نور مجرد جوهریِ واحدی» را به عنوان اولین معلول از نورالانوار به اثبات می رساند. وی از این نام های «نور اقرب»، «نور عظیم» و «بهمن» یاد کرده است.
🔘 فروض صدور از نورالانوار
1️⃣ صدور حقیقی ظلمانی
🔺 این فرض کلی، ممکن است به صورت های مختلف در نظر گرفته شود؛ برای مثال، یک ظلمت، یا دو ظلمت جوهری یا عرضی، یا مخلوط از آن دو. بنابراین، فرض نخست خود پنج صورت دارد.
🔺 سهروردی با تکیه بر قاعدهٔ الواحد، شقوق متکثر در این فرض را ابطال کرده، می گوید: اگر قرار است ظلمتی از حق تعالی صادر شود، بی تردید باید یک ظلمت باشد؛ زیرا فلاسفه بر این باورند و استدلال های فراوان اقامه کرده اند که اگر علت واحد محض و بسیط صرف، مثل پروردگار باشد، ممکن نیست دو معلول از آن صادر شوند.
🔺 پس از این، وی با اشاره به قاعده سنخیّت و ناهماهنگی صدور ظلمت از نور، اصل فرض نخست را با همۀ شقوقش باطل می داند.
🔺 وجه دیگری که وی برای ابطال این فرض ابتکار کرده آن است که اگر ظلمت نخستین معلول باری تعالی باشد، آخرین معلول نیز بوده، گسترش وجود متوقف می شود؛ زیرا علیت در ظلمت برزخی وجود ندارد و هیچ موجود مادی ای علت ایجاد هیچ موجود دیگری نیست.این درحالی است که واقعیت غیر از این است و برازخ کثیر و نفوس نوریِ فراوانی وجود دارند.
2️⃣ صدور یک نور و یک ظلمت
🔺 این فرض نیز افزون بر مخالفت با قاعدۀ سنخیت در صدور ظلمت از نور، با قاعدۀ الواحد نیز هماهنگ نیست.
3️⃣ صدور دو نور
🔺 این فرض اگرچه در صدور نور از نور، قاعدۀ سنخیت را رعایت کرده است، اما با توجه به قاعدۀ الواحد، امکان تحقق ندارد.
4️⃣ صدور یک نور
🔺 با ابطال سه فرض پیشین براساس قاعده سنخیت و قاعده الواحد از یک سو و باتوجه به آنکه نمی توان پذیرفت از نورالانوار یک نور عرضی صادر شود تنها مطلب قابل قبول آن است که از نورالانوار فقط یک نور مجرد و جوهری صادر شود.
🔘امتیاز نور اقرب از نورالانوار
🔺فرض نخست، آنکه نور اقرب به واسطۀ یک عرض _خواه ظلمانی و خواه نورانی _ که از سوی نورالانوار بدو می پیوندد، از نورالانوار متمایز شود. وی این فرض را به دلیل ناهماهنگی با قاعدۀ الواحد مردود میداند.
🔺فرض دوم، آنکه نور اقرب و نورالانوار به حسب حقیقت با یکدیگر متفاوت بوده، دو حقیقت مختلف باشند. این فرض در دستگاه هستی شناسانه اشراقی جایی ندارد؛ زیرا شیخ اشراق همۀ انوار را در حقیقت نوری متحد و یگانه می شمارد.
🔺 انتزاع مفهوم واحد نور از دو حقیقت کاملاً متباین و مختلف محال است. بنابراین، نورالانوار و نور اقرب به جهت صدق نور بر ذات آنها در حقیقت و ذات نوری با یکدیگر تفاوتی ندارند و هردو از سنخ نور هستند.
🔺 فرض سوم تفاوت نورالانوار و نور اقرب، تفاوتی تشکیکی و به حسب حال و نقص در حقیقت نور است. شیخ اشراق ضمن ردّ برخی اشکال های حکمای مشاء بر این فرض، و بر اساس مبنای ویژه خود در پذیرش تشکیک ذاتی، در نهایت فرض سوم را عامل امتیاز میان همۀ انوار طولی، از جمله عامل امتیاز نور اقرب از نورالانوار دانسته است.
🔺 سهروردی برای آسان تر شدن مسئله به اختلاف تشکیکی نورهای محسوس مثال می زند. البته اختلاف تشکیکی در نورهای عارضی مادی گاه به سبب اختلاف فاعل و گاه به سبب اختلاف قابل است.
🔺 در عالم مجردات شکل گیری نورهای متفاوت و کمال و نقص در آنها تنها به جهت اختلاف فاعلی است؛ زیرا قابلی وجود ندارد تا کمال و نقص بدو انتساب یابد.
🔺 البته با دقت در همین استدلال معلوم می شود تشکیک در انوار عرضی مجرد _ اشراقات، سوانح و اشعه _ افزون بر فاعل، به قابل نیز وابسته است.
📚 منبع: کتاب آموزش حکمت اشراق ص 85_88
♻️آدرس کانال:
🆔
https://eitaa.com/Roshanye_Vagheeyat