@abalfazleeaam
پساز پرسش تو،
بشیر آرزو کرد که ایکاش نامش بشیر نبود!
اکنون او باید پاسخ میداد.
سرش را که بالا گرفت،
رنگ رخسار و شکستگی چهرهاش تو را بیشتر مضطرب کرد.
با زحمت بسیار و شکسته شکسته گفت:
"ای امالبنین خداوند صبرت دهد ماه زیبایت عباس کشته شد!"
ابروانش را گره کردی
نفس گرفتی و پرسیدی:
" ای بشیر آنچه گفتی پاسخ من نبود. از حسین بگو!"
گفت:
" ای امالبنین یکایک پسرانت کشته شدند! دیگر ای مادر پسران،برایت پسری نماندهاست."
آنگاه خروشیدی،بغضآلود و با صلابتی حیدری زبان گشودی که:
"همه فرزندان من و هر که زیر آسمان کبود است فدای حسین. پاسخ مرا بده؛ از حسینم خبر داری؟"
ناشکیب و بیتاب خروشیدی
و با نوای حزنانگیز پرسیدی:
"همه فرزندان من و هر که زیر آسمان کبود است
فدای حسین.
پاسخ مرا بده؛
از حسین خبری داری؟"
چشمانش به لرزه درآمد و تو دیدی که چگونه بیچاره شد!
و سربهزیر و با صدایی بغضآلود و لرزان گفت:
"مولایت حسین را با لبتشنه به شهادت رساندند!"
منبع:
کتاب ماه تمام من،مرتضی اهوز
با تلخیص
1400/8/28
@abalfazleeaam
@asheghe__karbala
#حضرت_زهرا #حضرت_ام_البنین #حضرت_اباالفضل #جمکران #جمعه
https://www.instagram.com/p/CWdpBn8okZN/?utm_medium=share_sheet