کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
🌺#شهید_شاهرخ_ضرغام ( 35) 🌺 #شروع_جنگ 1 (#راوی : مير عاصف شاهمرادی) ظهر روز سی و يکم بود. با بمباران
🌺 (36) 🌺 3 ! ( : مير عاصف شاهمرادی) از روی پل خرمشهر جلوتر نيامد. مرتب می گفت: نيروی کمکی در راه است، امکانات و تجهيزات در راه است، يکدفعه ديدم آقایی با قد بلند در حالی که لباس سبز نظامی بر تن و کلاه تکاورها را داشت با عصبانيت فرياد زد: آقای بنی_صدر، نيروهای دشمن دارند شهر رو می گيرند. شما فرمانده کل قوا هستی، بيست و پنج روزه داری اين حرفارو میزنی، پس اين نيرو و تجهيزات کی میرسه، ما تانک احتياج داريم تا شهر رو نگه داريم.بنی صدر که خيلی عصبانی شده بود گفت: مگه تانک نقل و نباته که به شما بديم. جنگ برنامه ريزی میخواد. خرج داره و... هم بلند گفت: شما فقط شعار میدی، نه تجهيزات می فرستی، نه پول میدی. بعد مكثی كرد و به حالت تمسخرآميزی گفت: میخوای اگه مشکل داری يه کيسه دست بگيريم و برات پول جمع کنيم😂😂!بنی صدر که خيلی عصبانی شده بود چيزی نگفت و با همراهانش از آنجا رفت. فردای آن روز دوباره به نيروهای ارتشی نامه نوشت که؛ به هيچ عنوان به نيروهای مردمی حتی يک فشنگ تحويل ندهيد!! ادامه دارد.... ┄┅┅❅❁❅┅┅♥️ @rafiq_shahidam96 ❁═══┅┄ 《 کانال شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم ♥️👆》