•
.
ایام نوجوانـے تو یه مدرسھ درس
میخوندند . یه روز بینشون حرف شد
و محمدرضا رو به علیرضا گفت : به بابا
بگم؟ علیرضا هم بهش گفت : اگه بگۍ
میزنمت ..😄
نگران شدم؛ ترسیدم بھ راه بدی کشیده
شده باشه . یه روز به محمدرضا گفتم :
اون روز چی میخواستی بگی؟! اونم
گفت : علیرضا با پول توجیبی ڪھ شما
بهش میدی ، برا بچه های فقیر مدرسه
دفتر و خودکار و . . . میخره . با شنیدن
اینحرف خوشحال شدم و پول توجیبیِ
علیرضا رو زیاد کردم :)))🧡
- علیرضا و محمدرضا موحددانش هردو
شهید شدن !🚶🏻♂
.
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
┄┅┅❅❁❅┅┅♥️
@rafiq_shahidam96
❁═══┅┄
《 کانال شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم ♥️👆》