🔰 | زائران امام رضا(ع) صحن قدس را طلاباران کردند 🔸 تکیه زده بود به واکرش و یک‌پایش را دنبال خود تا صحن قدس می‌کشید. نوجوان بود و معلول، آن‌طور که در هیاهوی حرم متوجه شدم والدینش را ازدست‌داده بود و با مادربزرگش زندگی می‌کرد. چند وقتی می‌شد که پول‌توجیبی‌هایش را جمع کرده بود تا آرزوی دیرینه‌اش برآورده شود و سفر کربلایش را بگیرد. حساب و کتاب کارت‌بانکی‌اش رسیده بود به یک میلیون تومان و دلش هم هوایی بود که آقا دستور کمک به مردم لبنان را صادر کردند. 🔹 برایش مهم نبود که می‌تواند آن پولی که اسکناس به اسکناس جمع کرده را به زخم‌های پرشمار زندگی‌اش بزند یا رؤیای دیرینه‌اش را محقق کند، برای امیر بهادر بیشتر از همه سهمش از و اهمیت داشت. حالا پس‌اندازش را آورده بود تا جنگ، رؤیای راه‌رفتن و دویدن را از کودکان و نوجوان‌های هم‌سن‌وسال لبنانی او نگیرد. می‌گفت خودم را که گذاشتم جای بچه‌های لبنان دیدم خدا را خوش نمی‌آید من بروم و نسبت به کربلای لبنان بی‌تفاوت باشم. 🔸 راستش را بخواهید نمی‌دانم زائر بود یا مجاور اما چیزی درون قلبم می‌گفت اگرچه امیر بهادر آرزویش را بخشید اما علیه‌السلام کربلای ویژه او را امضا کرده و کربلایی‌اش کرد. 🔹البته مثل امیر بهادر کم نیستند. از سه روز پیش که پویش لبنان در پناه امام رئوف در صحن قدس حرم رضوی کلید خورد و باران زائران از ایران به لبنان رسید کم زائر و مجاورانی مثل او ندیدم که آماده بودند از صحن قدس به برسند. زائران و مجاورانی که قصه بخشش بزرگانه‌شان زیر سایه امام رئوف روایت امروز ماست. @rahbari_plus