🔺
ماجرای شنیدنی از امام خمینی رحمه الله علیه
💠 واکنش امام به سازش شاه و صدام در الجزایر در سال۱۳۵۴ ش
🔹در پی سازش شاه و صدام در الجزایر در سال ۱۳۵۴ و بند و بستهای سیاسی میان طرفین،
رئیس سازمان امن عراق به نام سعدون شاکر با امام دیدار کرد، همراه با تعارف متداول و اینکه عراق وطن دوم شماست و ما به وجودتان در عراق افتخار میکنیم و... اظهار کرد در قرارداد الجزایر ما با شاه پیمان بستهایم که رخصت ندهیم حرکت ناگواری در این دو کشور ضد رژیم عراق و ایران روی دهد که به پیمان میان طرفین آسیب برساند.
🔸
انتظار ما این است که تعهد ما احترام بگذارید و از هر گونه فعالیتی ضد رژیم شاه خودداری کنید.
🔹امام پاسخ داد اگر شما با شاه تعهد دارید من با ملت ایران تعهد دارم که در برابر ظلم و جوری که به آنها میشود ساکت نمانم و از یاری آنها بازنایستم. اگر حضور من در عراق برای شما زحمت افزاست من به کشوری میروم که تحت نفوذ شاه نباشد. سعدون شاکر که صورتش تا بناگوش سرخ شده بود، پرسید به کجا میروید که زیر نفوذ شاه نباشد؟ امام بیدرنگ پاسخ داد: مثلا فرانسه!
🔸 این دیدار و گفتوگو در سال ۱۳۵۵ش بود. از ویژگیهای برجسته امام اینکه همیشه پیشاپیش حوادث حرکت میکرد و آنچه در آینده روی میداد پیشبینی میکرد و برای رویارویی با آن آمادگی داشت و هیچگاه عافلگیر نمیشد. از این رو، در پی سازش شاه و صدام در الجزایر امام دریافت که در آینده با دردسرهایی از سوی دولت عراق روبهرو میشود و دیگر جای زیست در عراق و دیگر کشورهای اسلامی شاید برای او نباشد.
📚سید حمید روحانی، فصلنامه پانزده خرداد، دوره سوم، شماره 75و 76، 1402، ص 362.
🗳
جهش ایران |
@jahesheiran