✨✨السلام علیک یا خدیجة الکبری، یا ام المؤمنین✨✨ ✨✨به بهانه سالروز ازدواج ایشان با حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله وسلم✨✨ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 *معرفت بالایی که حضرت خدیجه سلام الله علیها داشتند..* ✨ جریان شیرین و با لطافتی را از بیانات حضرت ایت الله قرهی می خواندم. مقام معرفتی حضرت خدیجه سلام الله علیها، شفقت و مودت و مهر عمیقی که بین رسول الله و امیرالمومنین صلوات الله و سلامه علیهم هست دل را بیتاب مولایمان حضرت حجت ارواحناله الفداه می کند. اینچنین می فرمودند.. *🎤حضرت آیت_الله_روح_الله_قرهی (مدظله العالی) :* ✨ این مطلب در کتاب تفسیر فرات کوفی، که فرات بن ابراهیم کوفی بیان می‌کند و در کتاب بشاره المصطفی لشیعه المرتضی و در بحارالانوار، جلد 18 هست. ✨ یک بار در زمانی که با پیامبر عظیم‌الشّأن مخالفت‌هایی می‌کردند، دندان ایشان را شکستند و همه کارهایی که شد، امیرالمؤمنین با پیامبر بیرون رفته بودند و دشمنان آن‌ها را محاصره کرده بودند که بکشند، آن هم در نزدیکی غار حرا. پیامبر می‌فرماید: هرکدام یک طرف برویم که این‌ها ما را نگیرند و خودشان درون غار می‌روند. آن‌ها هم متوجّه نمی‌شوند. ✨ وقتی شب می‌شود و پیامبر برمی‌گردند، می‌بینند امیرالمؤمنین نیست. پیامبر عظیم‌الشّأن بسیار ناراحت می‌شوند ولی نمی‌خواهند به خدیجه کبری(عليها الصّلوة و السّلام) بگویند امّا ایشان که باب معرفت الله است، اندوه را از چهره پیامبر می‌بیند، می‌فرماید: «مَا الَّذِي أَرَى بِكَ مِنَ الْكَأْبَةِ وَ الْحُزْنِ مَا لَمْ أَرَهُ فِيكَ مُنْذُ صحبتي‏ » یا رسول الله! من نشانه‌های اندوهی را در چهره شما می‌بینم که هرگز از ابتدای زندگی مشترکمان تا به حال ندیده بودم این‌طور اندوهگین باشید، علّت چیست؟ ✨ این‌جا دیگر پیامبر بیان فرمودند، فرمودند: «يَحْزُنُنِي غَيْبُوبَةُ عَلِي‏ » علّت حزن من غیبت علی است. داستان را بیان فرمودند و فرمودند: او از من جدا شد و معلوم نیست کجا رفته. لذا من ناراحتم. صبح شد، حضرت خدیجه(عليها الصّلوة و السّلام) فرمود: یا رسول الله! اجازه بفرمایید - باب معرفت را ببینید - من بر شتر خودم سوار ‌شوم و به سراغ علی روم. پیامبر سکوت کردند «فسکت النبی» که این سکوت در اینجا اعلان رضا تبیین شده است. ✨ روز بعد وقتی هنوز صبح کامل بالا نیامده بود و بعد از نماز صبح در تاریکی ایشان می‌روند و از دور چند مرتبه در بیابان امیرالمؤمنین را صدا می‌زنند تا امیرالمؤمنین متوجّه می‌شود و جالب است که به لب ذکر دارند، حالا شاید همان دو حرزی است که بیان کردند، نمی دانیم امّا خود امیرالمؤمنین بیان می‌فرمایند که خدیجه کبری(عليها الصّلوة و السّلام) به لب ذکر می گفتند. امیرالمؤمنین درحال عبادت بودند، از عبادت دست می‌کشند و سلام می‌کنند، می‌گویند: شما چرا آمدید؟ می‌گوید: من پیامبر را محزون دیدم و آمدم. بعد شتر را می‌خواباند و به امیرالمؤمنین می‌فرماید: شما سوار شو و برو، من پیاده می‌آیم. - باز معرفت را نگاه کنید - ✨ امیرالمؤمنین می‌فرمایند: خیر، شما سزاوارتر هستید. بفرمایید شما بروید و محبّت کنید به پیامبر خبر بدهید که من هستم، نگران نباشند. باز این‌جا باب معرفت هست که ایشان اطاعت پذیری از ولایت دارد و با این که امیرالمؤمنین به عنوان فرزندش محسوب می‌شود امّا می‌پذیرد. ✨ بعد وقتی می‌آید، می‌بیند پیامبر در کنار درب منزل ایستادند و دارند دست به سینه می‌کشد و می‌گویند: « اللَّهُمَّ فَرِّجْ هَمِّي وَ بَرِّدْ كَبِدِي بِخَلِيلِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ » خدایا! همّ و غم من را برطرف کن، دلم را به دیدار دوست و خلیلم علی خنک کن. جالب است، بلافاصله - این هم باز باب معرفت است- بیان می‌فرمایند یا رسول الله! دعای شما مستجاب شد و با خنده به پیامبر مژده می‌دهند. پیامبر هم دستشان را به سمت آسمان بلند می‌کنند و دارد که یازده بار بیان می‌فرمایند « شُكْراً لِلْمُجِيب‏ ». ✨ اتفاقاً یکی از مطالب و دستورالعمل‌هایی که اولیاء خدا در ادعیه و اذکار می‌دهند این است که می‌گویند: اگر شما شیء گمشده ای را پیدا کردید این «شکراً للمجیب» را همان‌طور که پیامبر یازده مرتبه بیان کردند، یازده مرتبه بیان کنید؛ به خصوص اگر کسی فرزندش گم شد این را بیان کند که بعد هم دیگر گم نمی‌شود. @emammahdy81 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ╭⊰❀•❀✦••❁🇮🇷❁••✦❀•❀⊱╮        eitaa.com/rahejavedan    https://ble.im/rahejavedan ╰⊰❀•❀✦••❁🇮🇷❁••✦❀•❀⊱╯