🍃🌹 ماجرای هدایت فیلسوف عرب توسط امام حسن عسکری علیه السلام
ابن شهر آشوب در «المناقب ج. ۴ ص. ۴۲۴» نقل کرده است که فیلسوف عرب اسحاق کندی کتابی علیه قرآن نوشت و گمان میکرد با نگارش این کتاب میتواند از ارزش و جایگاه رفیع کتاب آسمانی مسلمانان بکاهد. او دائماً در منزل خود به گردآوری مطالب بود و تصور میکرد میتواند تهافت یا اختلاف و تناقض در قرآن پیدا کند.
روزی یکی از شاگردان کندی نزد امام عسکری علیه السلام آمد. امام فرمود: آیا کسی میان شما نیست که پاسخ استاد خود را بدهد و او را از این کار بازدارد؟! وی پاسخ داد که ما شاگردان او هستیم و چگونه شاگرد میتواند به استاد خود اعتراض کند. امام علیه السلام به او فرمود: نمیگویم به او اعتراض کنید بلکه میگویم پاسخ او را بدهید یا چند سوال از او بنمایید. سپس امام فرمود: آیا هر چه بگویم به استاد خودت میرسانی؟ عرض کرد: آری.
امام عسکری علیه السلام سپس فرمود: پیش استادت- اسحاق کندی- رفته و با کمال مهربانی و ملاطفت و نرمی و الفت به او بگو مسالهای را میخواهم سوال کنم. وقتی او رخصت داد بگو: آیا معنای این آیات شریفه قرآن همان چیزی است که شما فهمیدهای؟ و آیا احتمال ندارد این آیات معنای دیگری داشته باشد؟ حتماً پاسخ خواهد داد که احتمال دارد معنای دیگری داشته باشد. به او بگو: شاید خدای متعال از این آیات شریفه معنای دیگری غیر از آنچه تو فهمیدهای اراده کرده باشد.
آن شخص نزد کندی آمد و دقیقاً آنچه را امام عسگری علیه السلام بیان فرموده بود به استاد خود عرضه نمود. اسحاق کندی بسیار به فکر فرو رفت و گفت: احتمال دارد معنای این آیات قرآن چیزی غیر از آنچه من فهمیدهام باشد. سپس گفت: تو را قسم میدهم بگویی که چه کسی اینها را به تو آموخت؟ میدانم هرگز عقل تو به این چیزها نمیرسد. وی پاسخ داد: ابومحمد حسن عسکری علیه السلام کندی گفت: راست میگویی چنین سخنانی جز از خانه او بیرون نمیآید. سپس کندی آتش آورده و تمام کتابهایی که در این موضوع نوشته بود، آتش زد.
این است روش برخورد امام عسکری علیه السلام با کسانی که مبارزه علمی با قرآن مینمودند و امام هم روش علمی و تحقیقی را به کندی آموخت و هم او را موعظه نموده و به راه راست هدایت فرمود.