۱۱- الطاف الهى با واسطه است.
«آوى» (مَأوى دادن و غنى كردن خداوند از طريق حضرت ابوطالب و حضرت خديجه بود).
۱۲- پناه دادن به يتيم و غنى كردن فقير، كارى الهى است.
«فَآوى- فَأَغْنى»
۱۳- اگر گذشته تلخ خود را ياد كنيد، محرومان را منع و طرد نمىكنيد.
«فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلا تَقْهَرْ»
۱۴- رسيدگى به يتيم، به دليل شرايط سنى و روحى او در اولويّت است.
«فَلا تَقْهَرْ- فَلا تَنْهَرْ»
۱۵- نعمتها را از خدا بدانيد و به آن مغرور نشويد.
«بِنِعْمَةِ رَبِّكَ»
۱۶- بازگو كردن نعمت يك نوع شكرگزارى است.
«فَحَدِّثْ»
۱۷- لطف گذشته خداوند، عامل اميد به آينده است. (خدايى كه در گذشته، يتيمى و فقيرى و تحير تو را برطرف كرد، آينده و آخرت تو را بهتر قرار مىدهد.)
وَ لَلْآخِرَةُ خَيْرٌ لَكَ ... أَ لَمْ يَجِدْكَ ...
۱۸- خدا زياد مىبخشد ولى كم مىخواهد، فقير را غنى مىكند ولى از ما نمىخواهد فقير را غنى كنيم، فقط مىفرمايد: فقير را طرد نكنيد.
«وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ»
يتيم را مأوى مىدهد ولى از ما در اين حد مىخواهد كه بر يتيم سلطه نيفكنيم.
«فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلا تَقْهَرْ»
۱۹- خداوند، سؤال نكرده عطا مىكند، پس ما لااقل بعد از سؤال و درخواست، به ديگران كمك كنيم.
وَ وَجَدَكَ عائِلًا فَأَغْنى ... وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ
۲٠- نعمتها را محصولِ علم و تخصص و زرنگى خود ندانيد، بلكه لطف او بدانيد بِنِعْمَةِ رَبِّكَ ...
۲۱- ياد نعمتها انسان را از يأس و خودباختگى نجات داده و مقاومت او را در برابر حوادث زياد مىكند.
«بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ»
۲۲- مهمتر از غذا و لباس براى يتيمان، محبت است.
«فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلا تَقْهَرْ»
۲۳- اگر بيمارى و فقر و سختى براى انسان رخ دهد، ياد ساير نعمتها براى او مرهمى است.
«وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ»
۲۴- نعمتهاى الهى بايد در مسير رشد و تربيت انسان باشد نه غفلت او.
«بِنِعْمَةِ رَبِّكَ»
💠 منبع: تفسیر نور، حجةالاسلام قرائتی