😁😁پدر سوخته😁😁 پدافندی بودیم منطقه‌ باشکوی سوریه هوا سرد😬 فاصله با دشمن از 100 تا 50 متر😱 که داد می زدیم صدای هم را می شنیدیم توی یکی از سنگرها 🌹شهید محمود مراد اسکندری بود و یکی از بچه ها یهو سر و صدا اومد گفتیم چه شده؟ گفتن احسان توی سنگر توی خواب بود پتو یا لباسش خورد به آتیش بخاری هیزمی و سوخت😱 شهید محمود نجاتش داد میثم که خیلی شوخ😜😝 بود به احسان گفت دیگه اگه کسی به بچه هایت گفت "پدر سوخته"😆😂 توهین نکرده 😂😁 و راست می گه😂 ___________________ کانال راهیان نور خوزستان @rahiankhuz