اولئک کا
لانعام بل هم اضل)
زمین نیز دارای زندگی و مرگ طبیعی است اما باید بررسی شود آیا برای زمین غیر زندگی و مرگ طبیعی مرگ و حیات باطنی و حقیقی نیز وجود دارد؟
محور حیات و مرگ حقیقی در انسان اندیشه و ادراک و شعور است اندیشه مربوط به بخش عقل و ادراک شعور مال نفس ناطقه است
زمین نیز مانند انسان می اندیشد و ادراک می کند و آگاه و شاعر است
هر چیزی که دارای ادراک و شعور باشد جدای از موت و حیات ظاهری مرگ و زندگی معنوی نیز دارد
با این تفاوت که عده ای از انسان ها چون اختیار دارند با وجود ادراک و شعور کافر می شوند اما زمین چون تکوینا مطیع خداست ادراک و شعور دارد اما هیچ موقع کافر نمی شود
در تثبیت ادراک و شعور همه آفرینش
و ان من شیء الا یسبح بحمده آیه ۴۴ سوره اسراء
یعنی چیزی در همه هستی یافت نمیشود که حامدانه به تسبیح خدا مشغول نباشد
و در ادامه آیه( تسبح له السموات السبع و الارض و من فیهن) که تسبیح خداوند را به آسمان های هفتگانه و زمین و هر آنچه میان آنهاست نسبت میدهد
تسبیح کننده پروردگار باید هم خودرا به مسبح بشناسد و هم به خدایی که تسبیح می کندمعرفت داشته باشد
یعنی نسبت به مخلوق بودن خود و خالق بودن خدا معرفت داشته باشد
بداند خالق را یعنی الله را ازهر چه عیب و نقص منزه می داند
یعنی در گفتن سبحان الله باید بداند که هم خداوند منزه است از عیب و نقص
این همه دانایی و شناخت هرگز بدون شعور و ادراک به دست آمدنی نیست
پس همه تسبیح کنندگان یعنی زمین، زمان، عالم و آدم بر پایه مراتب خویش از اندیشه و ادراک برخوردارند
1400 /11/9ص