وحی و نبوت در قرآن 32 📌 نقد واشكال ديگر: بنابر آنچه گذشت عقل در همه احوال حكم به رعايت قانون و لزوم اجتناب تخلف نمى‌كند و اين معنا منافى است با آنچه در عده‌اى از احاديث ائمه اهل‌بيت وارد است كه خداى متعال بر بندگان خود دو حجت دارد: حجت ظاهرى كه پيغمبر است و حجت باطنى كه عقل انسان مى‌باشد، زيرا بنابر آنچه گذشت عقل در همه يا اغلب موارد تخلف حكمى ندارد تا سمت حجيت داشته باشد. 📌 پاسخ: كار استثنا ناپذير عقل عملى انسان دعوت به جلب نفع و اجتناب ضرر مى‌باشد و در صورتى كه پذيرفتن تعاون و تشريك مساعى از انسان سودخواه و استخدام طلب (با بيانى كه گذشت) از راه اضطرار باشد و منشأ اضطرار همان قدرت كسانى باشد كه انسان مى‌خواهد از اعمالشان آزادانه بهره‌بردارى نمايد يا قدرت كسانى كه مقررات كيفر دست ايشان است. البته در اين‌فرض اگر در مواردى وادار كننده‌اى در ميان نباشد عقل نيز به وجوب متابعت قانون حكم نخواهد كرد و از تخلف و نقض قانون نهى نخواهد نمود. ولى اگر منشأ اضطرار- چنان كه نظريه وحى ايجاب مى‌كند- حكم خدا و مراقبت اعمال و پاداش تخلف و تبعيض و استثناناپذيرى نيكى‌ها و بدى‌ها به عهده خدايى‌ باشد كه غفلت و جهل و عجز راهى به ساحت پاكش ندارد در اين فرض عقل موردى پيدا نخواهد كرد كه ضرورت را مرتفع ديده از حكم سرباز زند و براى هميشه به آنچه وحى حكم مى‌كند حكم خواهد كرد. 🔹 خداى متعالى مى‌فرمايد: اَ فَمَنْ هُوَ قائِمٌ عَلى‌ كُلِّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ» « رعد، آيه 33 » آيا كسى كه بالا سر نفس و كارش ايستاده مانند ديگران است. 🔹 و مى‌فرمايد: إِنْ كُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَيْها حافِظٌ « طارق، آيه 24 » هيچ نفسى بى نگهبان نيست. 🔹 و مى‌فرمايد: كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهِينَةٌ « مدثر، آيه 38 » هر نفسى گروگان كارش است. ✅ نتیجه: حجیت عقل هم به تایید وحی است و باید با وحی هماهنگ باشد. @rahighemakhtoom ادامه 👇