#زیست_مومنانه
باران که شروع میشد،زیر باران میایستاد،
تا آنجا که لباسش خیسِ خیس میشد
و آب باران از محاسن و صورتش میچکید!
کسی به عجله گفت:
یا امیرالمومنین! به سرپناهی بروید...
همانطور که لبخند به لب داشت جواب داد:
این آبی است که،
از نزدیکیهای عرش و خدایم آمده...
📚الکافی،جلد۸،ص۲۴۰
🌱🌱🌱
برای نزول باران رحمت خداوندی و هدیه عرش الهی دعا کنیم🙏
🎆 مجال عیش سخنی از جنس زندگی ،صفحه عشق و زندگی مومنانه را حمایت کنید.
🆔
@majaleezendegi