نهايت اگر جامعه، جامعه مذهبى باشد حكومت از آن احكام مذهب خواهد بود و اگر جامعه غير مذهبى و متمدن باشد فعاليت‌ها از قانون پيروى خواهد كرد و اگر جامعه غير مذهبى و متوحش وهمجى باشد آداب و رسومى را كه حكومت فردى و مستبد وضع و تحميل نموده يا مراسمى را كه در اثر برخورد و كسر و انكسار عقايد گوناگون در جامعه پيدا شده اجرا خواهد كرد. پس در هر حال انسان در فعاليت‌هاى فردى و اجتماعى خود از داشتن هدفى گزير ندارد و از تعقيب هدف خود از راهى كه مناسب آن است و به كار بستن مقرراتى كه برنامه كار است هرگز مستغنى نيست. قرآن مجيد نيز نظر نامبرده را تأييد نموده مى‌فرمايد: {«وَ لِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيها فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ» براى هر كدام‌تان وجهه و هدفى است كه به آن، روى مى‌كنيد، پس در كارهاى نيك به همديگر پيشى و سبقت بگيريد (تا به هدفى عالى برسيد). قرآن دين به راه و رسم زندگى اطلاق مى‌شود. حتى كسانى كه اصلًا صانع را منكرند بدون دين نيستند، زيرا زندگى انسان بدون داشتن راه و رسمى خواه از ناحيه نبوت و وحى باشد يا از راه وضع و قرار داد بشرى اصلًا صورت نمى‌گيرد، خداى متعال در وصف ستمگران كه با دين خدايى دشمنى دارند از هر طبقه و صنف بوده باشند مى‌فرمايد: {«الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ يَبْغُونَها عِوَجاً» كسانى كه- مردم را- از راه خدا بر مى‌گردانند و راه خدا- راه و رسم زندگى فطرى- را در حالى كه كج كرده‌اند قصد مى‌كنند و پيش مى‌گيرند. قرآن در اسلام- علامه طبا طبایی